چکیده:
این مقاله، ارزش فرزندان را از دیدگاه زنان شهر شیراز بررسی کرده است. شناخت ارزشهای مثبت و منفی فرزندان از منظر والدین بهدلیل تاثیری که در تصمیمگیریها و انگیزههای والدین برای فرزندآوری دارد، نقش مهمی در تغییرات سطوح باروری یک جامعه ایفا میکند. روش تحقیق بهصورت پیمایشی است و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه از نمونهای 400 نفری از زنان 49-15 ساله متاهل ساکن شهر شیراز جمعآوری شده است. یافتهها نشان میدهند مقولهبندی ارزش فرزندان با توجه به بارهای عاملی منتج از آزمونهای تحلیل عامل با مقولهبندی فاوست از ارزش فرزندان منطبق است. میانگین نمره کل ارزشهای فرزندان در مقیاس صفر تا صد برابر با 8/ 9± 73 است. یافتههای استنباطی مطالعه نشان میدهند حداقل یکی از مقولههای ارزش فرزندان شامل ارزش اقتصادی، هزینههای فرصت ازدسترفته، تقویت و توسعه خود، کسب هویت با فرزندان، تداوم خانواده با توجه به متغیرهای تحصیلات، سن ازدواج، درآمد خانواده، محل تولد، وضعیت اشتغال و سن زنان متفاوت است. بین متغیرهای تحصیلات و سن ازدواج با ارزشهای منافع اقتصادی، منافع احساسی، تقویت و توسعه خود و تداوم خانواده، رابطه معنیدار و معکوسی وجود دارد (05/ 0 P-value ≤). هرچه سن زن و شوهر افزایش مییابد، درک زنان از منافع اقتصادی داشتن فرزند بیشتر میشود. برای زنانی که درآمد خانوادگی بیشتری دارند، منافع اقتصادی، تداوم خانواده، توسعه و تقویت خود و کسب هویت با فرزندان، اهمیت کمتری دارد. حداقل یکی از مقولههای ارزش فرزندان با توجه به متغیرهای تحصیلات، سن ازدواج، درآمد خانواده، محل تولد، وضعیت اشتغال و سن زنان متفاوت است. بهطور کلی، در جامعه مدرن امروزی، تغییر مقولههای ارزش فرزندان از مفهوم سنتی آن وجود دارد و زنان، فرزند را کالایی اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی میپندارند که داشتن آن احساس مطلوبیت برای فرد ایجاد میکند که ارضاکننده ارزشهای غیرمادی است و والدین حاضرند با وجود کاهش منافع عینی و کارکردی، داشتن فرزند را تجربه کنند.
This article aims at investigating the value of children from view point of women of Shiraz city. Recognizing the positive and Negative values of children is significant because it is influential on decision making and motivations of parents in childbearing. The study is a survey one which is based on data gathered via questionnaire from 400 married women of age 15-49. Categorizing the values of children is based on Fawcett's typology of children's values. The results of study indicates that different categories of values of children including Economic value of children، opportunity costs، self-development، Identity acquisition via childbearing and continuum of family line، are significantly different for mothers in terms of education، age، age at marriage، place of born، family income، and occupation status.
خلاصه ماشینی:
"بین تحصیلات پاسخگو با منافع احساسی (بهترتیب 175/- r= ، 172/- r=)، منافع اقتصادی (338/- r=، 234/r= -)، تقویت و توسعۀ خود (207/ - r=، 196/r= -) و تداوم خانواده (282/- r=، 254/r=-) رابطۀ معنیدار و منفی وجود دارد؛ به عبارت دیگر، این نتیجه نشان میدهد هرچه تحصیلات زوجها افزایش پیدا میکند، مقولههای ارزش فرزندان اهمیت کمتری مییابد؛ به عبارت دیگر، افراد تحصیلکرده نسبت به افراد با تحصیلات پایین و یا بیسواد، ارزش کمتری برای فرزند قائل هستند.
مطابق یافتههای جدول هرچه سطح درآمد خانواده بالاتر میرود، مفهوم کارکردی ارزش فرزندان در ارتباط با تداوم خانواده، کسب هویت با فرزندان، تقویت و توسعۀ خود، منافع اقتصادی و احساسی برای مادر کاهش مییابد و این را باید با درنظرگرفتن دسترسی به امکانات جایگزین برای توسعه و خودشکوفایی فرد خارج از پیوند و وابستگیهای سنتی تفسیر کرد.
والدین با امکان خرید فرصتهای پیشرفت برای خود بیشتر تمایل مییابند داشتن فرزند را نه برای کسب منافع اقتصادی و یا افتخاری که از قبال پیشرفت و تربیت خوب فرزند به دست میآورند، خواهان باشند؛ ارزش فرزند، تجربۀ والدی محض و لذت از این تجربه را جایگزین نگرش متداول اجتماعی کرده است که فرزند را ادامۀ هویت فرد در اجتماع و تداوم خانواده میداند.
زنانی که درآمد خانوادگی بیشتری دارند، ارزشهای مادی و غیرمادی ذکرشده برای آنها اهمیت کمتری دارد؛ زیرا با افزایش درآمد، مفهوم کارکردی منافع اقتصادی فرزندان برای خانواده رنگ میبازد و با وجود منابع درآمدی مناسب، ارزش فرزند برای کمک خرجبودن و تأمین مالی آیندۀ والدین کاهش مییابد.
(2005) The changing value of children-A special action theory of fertility behavior and intergenerational relationships in cross-cultural comparison."