چکیده:
قرار گرفتن عثمانی در سراشیب ضعف و انحطاط، تکاپویی را در میان طیفی از
متفکران تجددگرای ترک برانگیخت که هدف آن یافتن راهکاری برای عبور از وضعیت بحرانی
بود. نتیجة این تکاپو، تحقق مقاطع چندگانة اصلاحات و ظهور جریان فکری نوعثمانیان بود.
نوعثمانیان از قالب های نوشتاری متنوع و عمدتا تازه ای بهره گرفتند، تا مفاهیم جدید را در ادبیات
سیاسی عثمانی طرح کنند. رویانگاری از جمله این قالب ها بود. نامق کمال از متفکران پیشگام
عثمانی که با نگارش آثار مختلف نقش پیشرویی در طرح مفاهیم جدید داشت، از جمله
نگارندگان این گونه آثار بود. رویای نامق کمال را می توان بیانی از دغدغة او دربارة مسائلی
دانست که عثمانی گرفتار آن بود. نویسنده در این اثر از یک سو تصویری از سپهر سیاسی عثمانی
و مسئله آزادی تاکید « وطن » در روزگار خود ارائه می دهد و از سوی دیگر بر ضرورت نجات
با بیانی « فرشتة حریت » می کند. روی ااثری تمثیلی است که در آن نامق کمال نخست از زبان
حزن انگیز موقعیت بحرانی عثمانی را شرح می دهد و سپس به تصویر آرمان شهری می پردازد که
برای عثمانی در ذهن دارد. نامق کمال دغدغه های متجددانة خود را به علت تنگای زمانه در
آرمان شهری بازتاب می دهد که نه در دورة او و نه در آغازین سال های حضور ترکان جوان در
ساختار سیاسی عثمانی محقق نشد و در نهایت با ظهور ترکیة جدید فصل نویی از تاریخ ترک ها
رقم خورد.
خلاصه ماشینی:
"آرمان شهر در اندیشة یک متفکر عثمانی : بررسی رؤیا اثر نامق کمال این که می بینم به بیداری است یارب یا به خواب خویشتن را در چنین نعمت پس از چندین عذاب (انوری ) 1 توران طولابی قرار گرفتن عثمـانی در سراشـیب ضـعف و انحطـاط ، تکـاپویی را در میـان طیفـی از متفکران تجددگرای ترک برانگیخت که هدف آن یافتن راهکاری برای عبور از وضعیت بحرانی بود.
حرف هایش را که در دورة تبعید در دلش انباشته شده و آرزوهایی که بـرای عثمـانی بحران زدة وقت داشت ، در رؤیا عنوان کرده بـود و حـالا دیگـر زمـان بازگشـت بـه جهـان واقعیت فرارسیده بود؛ واقعیتی که نه راهکارهای نامق کمال برای نجات «وطن » و نـه پـویش ترکان جوان در آغاز آن را تغییر نداد و در نهایت این شکل گیری ترکیة جدید بود کـه فصـل جدید و متمایزی از حیات ملت ترک را رقم زد.
بدین ترتیب نـامق کمـال در قالب یک رؤیا به بیان اندیشه های خود می پـردازد؛ نخسـت غـم و انـدوه ناشـی از وضـعیت عثمانی در قالب زبان عتاب آلود و همراه با خشم و غضـب و سـرزنش فرشـتة حریـت جلـوه می کند و ناله ها سر می دهد و در مرحلة دوم به طرح هر آنچه بـرای او در واقعیـت عثمـانی محل دغدغه است می پردازد و به تصویر آرمان شهری می پردازد که دیگر برای عثمانی دیر بود و آخرین راه نجات آن شکل گیری ترکیة جدید بود؛ نکته ای کـه اگرچـه ترکـان جـوان در آغاز آن را درنیافتند، اما به مرور به سمت آن سوق یافتند و زمینـة برآمـدن مصـطفی کمـال آتاتورک و ظهور ترکیة نوین را فراهم کردند."