خلاصه ماشینی:
"کوچولولو از این حیث که سعی دارد شکل روایت خود را تغییر بدهد و از دنیایی با محوریت دنیای واقعی کودک،جدا شود و به هستی دیگری که در همان دنیای «کوچولولو»است.
در پایین صفحات،جهان مبدأ و میزبان رویاها و بالای تصاویر،دنیای خالی هر دو کودک است؛ چنان که میبینیم در همهء تصاویر،پسر کوچولو به همراه دایرههای رنگی،از بالا در اتاق کودک حضور پیدا میکند و وقتی که پسرک حضور ندارد، این دایرهها با تاکید کمتری در بالای تصاویر قرار میگیرند.
این تاکید تا تصویر آخر ادامه پیدا میکند و تنها در آخرین تصویر که قصه گرهگشایی شده است،میبینیم که پسرک در پاین،یعنی جایی که دنیای واقعی تلقی میشود،قرار دارد و«کوچولولو» در بالا و فضای پسزمینه دیده میشود.
این که قصه از همان ابتدا،با ابزار پارهای شباهتها میان دنیای«لولوها»و انسانها شروع میشود،در تضاد با مضمون اصلی متن است که میخواهد دنیای«لولوها»را نیز با استقلال و واقعیت خاص خود نشان بدهد."