چکیده:
در ایران، موسیقی و جشن جزیی جدایی ناپذیر از یکدیگر بوده است که همواره
به شکلی از مطربی، معمولا توسط یک نوازنده در مناسبت های شاد اجرا م یشد.
گرچه در گذشته واژهٔ مطرب برای همهٔ نوازندگان بدون در نظر گرفتن جایگاه و
تفاوت های نوازندگی آنان کاربرد داشت، اما از اواخر دورهٔ قاجار، نوازندگان
متخصص در هنر موسیقی، خود را عمدا و به طور ملموسی از نوازندگانی که
شغل آنان صرفا نوازندگی در جشن ها بود، متمایز و جدا ساختند و این روند
موجب شد تا اصطلاح مطرب به گروه دوم نسبت داده شود. بنا بر اطلاعاتی که
از طریق سفرنامه های اروپاییان برجای مانده است، مطر بها و گونهٔ موسیقی آنها
از دورهٔ صفویه و به ویژه اواخر آن به تدریج رو به کاهش نهاد. با وجود اینکه
سلسلهٔ زند و دربار صفوی علاقه وافری به مطرب ها داشتند اما این امر برای هنر
موسیقی در آن زمان بسیار مضر بود. با این حال، در دورهٔ قاجار، به خصوص از
عصر حکومت ناصرالدین شاه، فعالیت مطر بها به علت گسترش و توسعه هنر/
موسیقی کلاسیک محدودتر شد. پس از آن، در دورهٔ پهلوی، به علت ظهور و
رواج موسیقی غربی و انطباق هر چه بیشتر سبک های مدرن با مراسم و جشن ها،
مطرب ها به حاشیه رانده شدند و بیشتر مورد استقبال و توجه طبقات سنتیتر
جامعه قرار گرفتند. پس از انقلاب اسلامی، آن ها با مخالفت بیشتری رو به رو
شدند و اینگونه به نظر می رسید که گویا پس از آن برای همیشه محو و ناپدید
شدند.
خلاصه ماشینی:
"حوزهٔ فعالیت مطربها زن در محافل زنانه بود، بنابراین تنها بخشی از زنان حوزه موسیقی، حرفه ای و غیر درباری بودند که محدوده فعالیتهای آنها شامل برگزاری جشنهای عمومی برای افرادی خارج از اندرون میشد، گرچه به احتمال زیاد آنها در آن زمان خانه به دوش و دوره گرد بودند، اما پس از آن گرد هم آمدند تا دستههایی از زنان رقاصان را برای شناسایی جنسیت این گروه تشکیل دهند.
اگر بتوان وجود پسران رقاص در دورهٔ صفویه و زندیه را نتیجه ای برای برتری مردان دانست (با توجه به این واقعیت که در آن زمان زنان فاحشه - رقاص آزادانه در دسترس بودند)، پس به عنوان دلیل دیگری میتوان به محدودیتهای بعدی که در مورد فحشا در دورهٔ قاجار مد نظر قرار میگیرد اشاره کرد.
"/> همچنین نوع دیگری از نمایش وجود داشت که تقلید یا مسخرگی قبل یا بعد و یا بین اجراهای موسیقی صورت میگرفت و نمایانگر حضور مقلدان حرفه ای بود که عموما متعلق به دستهها نبودند، برای مثال: بقال بازی که توسط رضوانی<EndNote No="42" Text="Rezvani, Le the´aˆtre et la danse en Iran, 112.
احمدی، یکی از معدود کسانیکه که در مورد روحوضی و تاریخچه آن نوشته است، ممکن است به این واقعیت نزدیک شده باشد، آنجایی که مینویسد: تا اواخر دوره قاجار، جشنهای فرح بخش عمدتا توسط خانوادههای ثروتمند و نجیب زاده برگزار میشد که برای لذت و سرگرمی، مقلدان و بازیگرانی را به خانههای خود دعوت کرده و گوشه ای از خانه را مبدل به صحنه نمایش آنها میکردند."