چکیده:
جنبش تعریب که از عربی کردن سکه ها و طراز تا عربی کردن دیوان ها را در بر می گیرد، توسط عاملان خلیفه عبدالملک اموی در کل قلمرو اسلامی به اجرا در آمد. عربی کردن دیوان ها از اهمیت خاصی بر خوردار است. زیرا که شالوده حکومت بر دیوانسالاری استوار است و اداره کردن یک امپراتوری توسط نظام دیوانی صورت می گیرد. ایرانیان از زمان ساسانیان در مسائل دیوانی تجربه گرانسنگی کسب کرده
بودند، این تجربه در حرکت تعریب در خلافت اموی به کار گرفته شد. بنابراین پژوهش حاضر در پی بررسی جنبش تعریب و نقش ایرانیان در آن است. در این مقاله برآن هستیم تا جزئی از تاریخ دیوانسالاری اسلامی را مورد کنکاش قرار دهیم. روش تحقیق مقاله توصیفی- تحلیلی می باشد. دستاورد این تحقیق نشان می دهد که ایرانیان نقش اصلی در تعریب دیوان های عراق داشتند و بعد از تعریب توانستند جایگاه خود را با روش های نوین حفظ کنند و تا زمان های طولانی در دیوانسالاری حضور داشته باشند. همچنین این تحقیق نشان می دهد که جنبش تعریب با برنامه ریزی قبلی بوده و به صورت ناگهانی شکل نگرفته است.
خلاصه ماشینی:
"البته حتی خود عبدالملک که سردمدار نهضت تعریب بود، تنها پس از سال «عام الجماعه» توانست سکه های عربی از جنس طلا ضرب کند(بلاذری، 1988: 451).
تعریب عبدالملک پیشگام اصلاحات اداری و دیوانسالاری در حکومت اسلامی نبود و از گام هایی که عمر بن خطاب و پس از او معاویه در آغاز دوران خلافت اموی در این راه برداشتند، پیروی کرد.
بلاذری تعریب دیوان ها را به رقابت صالح با زادان نسبت می دهد در حالی که این امر، حرکتی از قبل برنامه ریزی شده بود که با آمدن حجاج صورت گرفت.
نخستین دیوانی که در تمام سرزمین سابق حکومت ساسانی تعریب شد، دیوان مرکزی آن دولت یعنی دیوان عراق بود که توسط صالح انجام گرفت.
در واقع دبیران ایرانی با فراگرفتن زبان عربی در این زمان مقدمات تسلط بر دیوان های عباسیان در دوره اول را فراهم کردند.
البته همان طور که پیش تر گفته شد، این تعریب که در شام و عراق آغاز شد با سرعت کمی به دیگر مناطق رسید و دیوان های آنها را عربی کرد از جمله این مناطق، نواحی داخلی فلات ایران بود.
اما با وجود همه این اصلاحات وضع مناسبی در دیوان ها برقرار نشد تا اینکه سرانجام در زمان عبدالملک پس از سرکوب همه مخالفت ها و شورش ها، حرکت تعریب به عنوان یک حرکت برنامه ریزی شده و نه ناگهانی امپراتوری اسلامی رخ داد."