چکیده:
مکتب معتزله بصره یکی از جریان های کلامی اسلام بود که در نیمه دوم قرن اول هجری در منطقه بصره شکل گرفت . پیروان این جریان مدافع به کارگیری عقل در مباحث اعتقادی بودند و اگرچه به یک سری اصول مشترک معتقد بودند اما در تفسیر اصول اعتقادی دیدگاه های مختلفی داشتند که همین امر به ایجاد شاخه های متنوعی اعتزالی در مکتب بصره انجامید. این جریان به مدت یک قرن در عرصه های مختلف فرهنگی زمینه ساز تحولاتی تاثیر گذار بود و در فاصله ی سالهای 198 تا 232 ق یعنی از زمان حکومت مامون تا پایان حکومت واثق به اوج پیشرفت خود رسید. اما در قرن سوم هجری فعایت های مکتب رونق خودرا از دست داد و از پیشرفت باز ماند. مسئله مطرح شده این است که چرا مکتب معتزله ی بصره در قرن سوم هجری دچار رکود شد؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که تبعات حاصل از وقوع قیام های متعدد که سرتاسر قرن سوم هجری بصره را درگیر خود کرده بود به همراه مشکلات اجتماعی موجود در بصره ومخالفت های شکل گرفته از طرف خلفا و اهل سنت ومعتزلیان روی گردان از اعتزال به رکودمکتب بصره انجامیده است.
خلاصه ماشینی:
"تبعات حاصل از این قیام ها باعث برهم خوردن نظم و امنیت منطقه شد و این امر روند ورود علاقه مندان به آموزش های معتزلی به بصره را مختل کرد و سران معتزلی بصره از وجود شاگردان بی بهره ماندند (ابن مرتضی،1961: 72)و حیات مکتب در نبود آنها با خطر مواجه شد چرا که اندیشه های مکتب از طریق چنین شاگردانی به نسل های بعد و مناطق دیگر منتقل می شد(ابن ندیم،1366: 314).
نتیجه گیری رکود به وجود آمده در مکتب بصره از طرفی نتیجه وقوع قیام های متعددی بود که در منطقه ی بصره رخ داد و به نابودی مراکز آموزشی اعتزال و توقف جریان ورود و خروج معتزلیان برای تبلیغ و آموزش اندیشه های انجامید و از طرفی تلفات انسانی به بار آمده در بصره انگیزه ی متکلمین برای خروج از بصره را تقویت کرد و سران مکتب ، بصره را ترک کردند در نتیجه فعالیت های مکتب در نبود استادان و شاگردان و مراکز آموزشی متوقف شد عامل دیگر این رکود شکل گیری گروه های مخالف اعتزال مثل دستگاه حکومت و جریان اهل سنت بود که با صدور بیانیه علنا معتزلیان را از انجام هرگونه فعالیت آموزشی و ترویجی بازداشتند و سران اهل سنت با صدور فتوا جایگاه معتزلیان و اندیشه های آنان را میان مردم بی اعتبار کردند."