چکیده:
این پژوهش قسمتی از رسالهی اجتهادی است که در دو قسمت مباحث
کلاسیک مدیریت و مباحث فقهی اجتهادی خواهد بود. ما در این مقاله فقط مفاهیم
و اصطلاحات مشابه و نزدیک هم مثل خط مشی، خط مشی سازمانی دکترین،
آیندهپژوهی، برنامهریزی استراتژیک، سیاست اجتماعی، مدیریت دولتی و... را تعریف
کردیم. به منظور آشنایی بهتر از شباهت ها و اقتراق این مفاهیم و اصطلاحات با
خطمشی عمومی و درک روشن تر از مفهوم خط مشی عمومی و قلمرو آن در مقالهی
بعدی انشاءالله به رابطه ی خط مشی عمومی و حکومت و علم سیاست و... خواهیم
پرداخت.
خلاصه ماشینی:
""/> به تعبیر دیگر هرچند در زبان امروزی کلمهی خطمشی یک کلمهی بسیط و نسبتا پرکاربرد محسوب میشود و برای آن یک معنای واحد درنظر گرفته میشود، اما در درگذشتهی نه چندان دور این کلمه در ادبیات فارسی وجود نداشته ولی اجزای آن یعنی خط و مشی استفاده شده است و حالت ترکیبی آن جدید است و در ترکیب آن معنای اجزاء لحاظ شده و به همین جهت دهخدا آن را کنایه از روش کار میداند.
به تعبیر دیگر هرچند در زبان امروزی کلمهی خطمشی عمومی یک ترکیب نسبتا پرکاربرد محسوب میشود و برای آن یک معنای واحد در نظر گرفته میشود، اما در گذشتهی نه چندان دور این کلمه در ادبیات فارسی وجود نداشته و اجزای آن یعنی خط، مشی و عمومی استفاده شده است و حالت ترکیبی آن جدید است.
توماس دای خطمشی عمومی را به آنچه حکومتها انجام میدهند، دلیل انجام آن و تغییراتی که ایجاد میکند، یا بنابر نقل دیگر آنچه حکومتها برای انجام دادن یا انجام ندادن انتخاب میکنند، تعریف میکند<FootNote No="61" Text=" دانایی فرد، رو شناسی تدوین خ مشی ملی کارآفرینی کشور: چارچوبی مفهومی، فصلنامه توسعه کارآفرینی، سال دوم، شماره ششم، زمستان 1388، ص128.
روشن است که این تعریف نیز بسیار گسترده است و شامل همهی امور مربوط به حکومت دربارهی یک موضوع خاص میشود، اما از این جهت که آن امور تا حدی بیان شده است با تعاریف قبلی متفاوت است؛ به این معنا که به ماهیت خطمشی عمومی اشاره دارد؛ البته بیان آن امور به صورت استقرایی بوده و ماهیت آنها بیان نشده و صرفا سه مورد کنشها اهداف و بیانیهها نام برده شده است."