چکیده:
شیعیان امامی با بهرهگیری از کارآمدی کارکردهای فرهنگی و رویکرد مسالمتآمیز خود در مواجهه با دیگر مذاهب و فرق، در فرهنگ سیاسی عصر ایلخانان، جایگاهی درخور توجه به دست آوردند. تسامح اعتقادی مغولها و زوال مراکز سیاسی تندرو آن عصر نیز این زمینه را هموار کرد و این امکان را در اختیار پیروان امامیه قرار داد که میراث فرهنگی و اعتقادی خود را غنا بخشند. در این میان، تلاش برای تقویت کارکرد میراث کلامی خویش و بهویژه تدوین منابع کلامی به زبان فارسی، از جمله کارکردهای خاص شیعیان این عصر به شمار میرود. از اینرو نوشتار حاضر با طرح این پرسش که دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی عهد ایلخانان در تکوین منابع کلامی به زبان فارسی چه تاثیری داشت؟ بر این باور است که تسامح اعتقادی، رونق زبان و ادب فارسی و اقبال عمومی شیعیان امامی در عهد ایلخانان به آثار کلامی فارسی، موجب شده است امامیه با مبادرت به تدوین منابع کلامی، برای تثبیت جایگاه خویش بکوشد.
خلاصه ماشینی:
"بیتردید شخصیت علمی قاضی و مدارای وی که برخی منابع، از شیعه بودن او نیز یاد کردهاند در این تعامات علمی و کلامی سهمی مؤثر داشته است؛ اما از آنجا که قاضی، شخصیتی سرسخت داشته و در مقابل تشیع الجایتو سخت مقاومت کرده تا جایی که به اعزام لشکر به اصفهان منجر شده است (نک: همو: 194 - 195)، تلاشهای ابنمعمار و ابنقطان و مهمتر از همه، درخواست عمومی شیعیان شهر برای ترجمه فارسی مسبارالعقیده را باید حاکی از برتری گفتمان فرهنگی و کلامی امامیه در این عصر به شمار آورد.
نویسندۀ مسمار پس از طرح پرسشهای فراوان و پی در پی در پایان، ضمن آنکه خواننده و طرف مقابل خود را با طرح مسائل متعدد به سوی هدف سیاسی خود سوق میدهد میپرسد: که بود که در اسلام پردهها را برآویخت و طبل و بوق میزد و فعل پادشاهان به اظهار میرسانید و در پیغمبری و علم فقر و تقوا که کار معنی بر آن بود نه تقلب و سلطنت [ببست]؟ (همو: 813) تأکید بر لغاتی چون «وصی» و «وارث» در جایجای کتاب راحة الارواح برای اثبات حقانیت شیعه از دیگر ویژگیهای آن به شمار میآید (واعظ بیهقی، 1378: 106، 200)؛ بهخصوص استفاده از القاب وصی و وارث و اتصال آن به حدیث منزلت و پررنگ شدن موضوع وصی بودن هارون در این کتاب، ستون استوار اندیشه مؤلف و شیعیان آن دوره است."