چکیده:
جامعه مدینه که به کوشش پیامبر اسلام(ص) پدید آمد، آن چنان با پیشینه خود و نیز با آن چه در ذهنیت مردمان وجود داشت، متفاوت شده بود که اطلاق مدینه فاضله بر آن چندان دور از واقعیت نمی نمود؛ جامعه ای مبتنی بر ارزش های متعالی و دارای شاخصه های پیشرفت؛ چون امنیت، فرهنگ، نظم و آزادی که حرکت شتاب آلود آن تا سالیان دراز هم چنان بالان بود و زمان زیادی گذشت تا خمودی و سستی در آن راه یابد. این پیشرفت، نتیجه و حاصل آموزه های وحیانی، کنش های نبوی و تربیت متعالی نبی مکرم اسلام (ص) بود که با کوشاورد دست پروردگانش به سرعت به بار نشست و با گسترش همه جانبه توانست تمامی ابعاد زندگی مردم را، از نظر آرامشی و آسایشی (فرهنگ و تمدن) در بر گیرد. شهر یثرب که با هجرت پیامبر به آن جا، نام مدینه النبی به خود گرفت، پیش از این در چالشی جدی با اصول ارزشی و مدنی، در مسیر انحطاط قرار داشت و از حداقل سازمان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بهره مند بود، اما در پی اقدامات پیامبر (ص) تحولی بنیادین یافت و در اندک زمانی دچار تحولی ژرف و اساسی شد؛ شکل گیری حکومت، تدوین قانون اساسی، تحقق زمینه برادری و برابری و در یک کلمه، پیدایی امکان اراده گری و نیز فرصت بهره مندی همگان از حقوق انسانی، همراه با شناخت وظایف و تکالیف ضروری. بدین گونه مدینه توانست به عنوان شهری اسلامی، نماد جامعه پیشرفته قلمداد گردد. این جستار که به انگیزه نمایاندن تحولات معطوف به توسعه جامعه نبوی بر پایه آموزه ها، سیره و سنت نبی اکرم، شکل گرفته، بر آن است هر چند گذرا، فرایند این پیش رفتگی را مورد بازخوانی و درنگ قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
شهر یثرب که با هجرت پیامبر به آن جا، نام مدینة النبی به خود گرفت، پیش از این در چالشی جدی با اصول ارزشی و مدنی، در مسیر انحطاط قرار داشت و از حداقل سازمان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بهره مند بود، اما در پی اقدامات پیامبر (ص) تحولی بنیادین یافت و در اندک زمانی دچار تحولی ژرف و اساسی شد؛ شکل گیری حکومت، تدوین قانون اساسی، تحقق زمینه برادری و برابری و در یک کلمه، پیدایی امکان اراده گری و نیز فرصت بهره مندی همگان از حقوق انسانی، همراه با شناخت وظایف و تکالیف ضروری.
محتوای این پیمان به خوبی از آگاهی محمد (ص) به وضع یثرب و انحرافات اجتماعی آن سرزمین خبر میدهد؛ چنانکه در بیعت دومش با جمعیتی بزرگتر از مردم یثرب (سال سیزدهم)، امر دیگری را بر اینها افزود؛ یعنی افزون بر شروط لازم برای همراهی با یثربیان و تضمین همراهی خویش با آنان، دوازده تن را از شرکتکنندگان آیین بیعت، نقیب دوازده قبیله خواند تا به ضبط و مهار و سرپرستی افراد قبیله خود بپردازند و در عمل مردم یثرب را به سوی پذیرش رهبری متمرکز در شکل سازمانی ـ هر چند ابتدایی ـ برانگیزند و با بیان اینکه «انتم کفلاء علی قومکم» (بلاذری، 1394: 1/ 254؛ ابنسعد، 1410: 1/222)، زمینه را برای پیدایی نظام اسلامی فراهم آورد (کرمی، 1427: 71).