چکیده:
هدف این پژوهش، شناسایی و اعتباریابی راهبردهای سازگار کردن نظام دانشگاهی با محیط علمی و اجتماعی و پیامدهای دانشگاه سازگارشونده است. در جهان پویا بخ شهای مهمی از آموزش عالی و دانشگاه نسبت به قدرت، فرهنگ، دولت و صنعت به صورت نهاد محافظ هکار تقریبا ایستا باقی مانده و در مقایسه با ده ههای اول نیمه دوم قرن بیستم که دانشگاه به نهاد معتبر جامعه تبدیل شد اعتبار آن با روند نزولی مواجه شده است. سازگاری با محیط، یکی از الزامات توسعه پایدار و فعال نظام دانشگاهی در شرایط تغییر شتابان است. سازگاری دانشگاه با محیط یک معیار اساسی برای کیفیت آموزش عالی است. امروزه، با توجه به افزایش نرخ تغییر و ظهور عصر دانش، موج آیند هپژوهی در نهادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری گسترش یافته است. از دو دهه گذشته، همسو با تحولات جامعه و به منظور شناخت آینده و سیاستگذاری نظام دانشگاهی، آیند هاندیشی در آموزش عالی، ضرورت پیدا کرده است. در این پژوهش، با استفاده از روش ترکیبی مرور اسناد و نظریه مبنایی، راهبردهای سازگاری کردن دانشگاه با محیط و پیامدهای این نوع دانشگاه با رویکرد اکتشافی و آیند هنگر بر مبنای الگوی هنجاری دانشگاه مطلوب استخراج شده است. برای شناسایی و اعتباریابی راهبردها و پیامدها از کدگذار یهای باز و محوری روش نظریه مبنایی استفاده شده است. در این پژوهش، با تعیین دانشگاه سازگار با محیط و جامعه به عنوان مقوله کانونی آیند هشناسی در آموزش عالی، 13 راهبرد و چهار پیامد کلیدی دانشگاه سازگار با محیط، شناسایی و تدوین شده است. نظام دانشگاهی باید به وسیله راهبردهای پیشنهادی با محی طهای علمی و اجتماعی به طور مستمر سازگار شده و با جامعه در حال تغییر، دائما در تعادل پویا باشد. سیاستگذاران آموزش عالی، باید الزامات و شرایط محیطی، علی و زمین های مناسب و سازنده برای تحقق و فعلیت راهبردهای سازگاری دانشگاه با محیط را فراهم کنند.
خلاصه ماشینی:
"جدول 1: یافتههای مطالعات آیندهپژوهی در آموزش عالی (رجوع شود به تصویر صفحه) - Change Drivers (رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) شورای مدیریت انجمنهای آموزش عالی (CHEMA, 2006) پرسشهای کلیدی درباره نظام و کارکردهای دانشگاهی را به شرح زیر طرح کرده است: 1- چگونه میتوان اقتصاد دانشگاهها و کارکردهای دانشگاهی را به نحوی تغییر داد که قادر باشند هزینهها را با تامین انتظارات در حال افزایش مخاطبان مهار کنند؟ 2- آیا درباره چگونگی اثرگذاری تغییر جمعیتشناختی روی ترکیب دانشجویان، فهم و شناخت کافی وجود دارد؟ آیا اقدامات لازم برای استقبال از تنوع دانشجویان طراحی و انجام شده است؟ 3- آیا در مورد رقابتها و بازارهای رقیب دانشگاهها و کارکردهای دانشگاهی، شناخت کافی وجود دارد؟ 4- آیا در زمان محدودیت منابع مالی، به قدر کافی درباره نحوه حمایت کارکردهای دانشگاهها از ماموریت گسترده و راهبردهای دانشگاهی، کار و تدبیر شده است؟ 5- آیا برای جذب و حفظ نیروی انسانی دانشگاهها (اعضای هیات علمی) آمادگی کافی وجود دارد؟ آیا برای توسعه یا یافتن نسل بعدی رهبران دانشگاهها و کارکردهای دانشگاهی، اقدامی شده است؟ در مطالعات انجامشده از سوی بویر و همکاران، حداقل هفت روند جامع درباره آینده آموزش عالی و دانشگاهها شناسایی و تبیین شدهاند (Boer et al."