خلاصه ماشینی:
"در پایان منفی،هرچند موشی سنگ درخشان را برای عذرخواهی در جزیره میگذارد،سایر موشها بیشتر در پایان شاد داستان میخوانیم که موشهای راهراه، از موشهای صخرهنشین استقبال میکنند و باوجود آنکه زبانی متفاوت دارند، باهم از در دوستی در میآیند.
ممکن است به اصطلاح مخاصمه باشد و لیکن اگر از جهان طبیعی خودمان بیرون بیاییم و آگاهانه وارد گستردهء تفکر فلسفی شویم،آنوقت میتوانیم دیگری را درک کنیم و از دنیای طبیعی خود خارج شویم و فضای حیاتی و سپهر ریست دیگری را احساس کنیم و در آن شریک و سهیم بشویم و ببینیم که چه چیزی او به ما عرضه میکند و ما چه چیزی داریم که در فهم او به کار بگیریم.
از آنجا که هر فرهنگی واجد گنجینهای از هنر،اسطوره و میراثهای مادی است،با این عوامل،تفاوت گنجینههای آنها را نشان میدهد: «موشهای صخرهنشین متوجه میشوند که توت قرمز به اندازهء سنگهای درخشان جزیره خودشان،برای موشهای راهراه ارزش دارد."