چکیده:
با شروع به کار دولت یازدهم، اعتدالگرایی به گفتمان غالب در عرصه سیاست خارجی ایران تبدیل گردید. سؤال پژوهش حاضر بر این مبنا قرار گرفته است که گفتمان اعتدالگرایی به چه معناست؟ و این گفتمان در بهبود مناسبات ایران با شورای همکاری خلیج فارس و متعاقبا برقراری صلح و ثبات در خاورمیانه و ایجاد منطقه عاری از خشونت با چه موانع و محدودیتهایی مواجه میباشد؟ این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع دست اول و ثانویه، گفتمان اعتدالگرایی را تلفیقی از آرمانگرایی و واقعگرایی تعریف میکند که توازن و تعادل بین آنها دال مرکزی این خرده گفتمان را تشکیل میدهد. پژوهش حاضر همچنین با ترکیب رهیافت نظری سازهانگاری و «مجموعۀ امنیتی منطقهای» استدال میکند که در حال حاضر، تحت ژئوپلتیک جدید خاورمیانه، نخبگان سیاسی ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس یکدیگر را به عنوان «دیگری» در نظر گرفته که برآیند آن شکلگیری برداشتها و ادراکات متفاوت از مقوله امنیت در منطقه میباشد. چنین برداشتهایی منجر به «معضل امنیتی» شده و در نهایت، دولتهای مذکور را به سمت اتخاذ رهیافتهای متعارض جهت تأمین صلح و ثبات منطقهای رهنمون ساخته است. پیامدهای چنین رویکردی تاکنون، با توجه به بهم پیوستگی امنیت کشورهای منطقه، تشدید تنشها، رقابتها، خصومتها و در آخر افزایش خشونتها و واگرایی بین این کشورها بوده است.
The election of Hassan Rouhani as Iran’s president has given rise to the domination
of a new paradigm in the foreign policy arena، namely the moderation discourse. The
research question addresses what moderation means? And، what are the limitations of
the discourse in improving relations with Persian Gulf Cooperation Council (GCC)
and eventually establishing regional peace and demolishing the violence?
This research، through utilizing the primary and secondary sources، argues that
the moderation discourse is combination of idealism and realism، which balance and
equilibrium form its nodal point. In addition، the research، through combination of
theories of “constructivism” and “regional security complex” states that with regards
to the new geopolitic of the Middle East، political elites of Iran and GCC view each
other as “others” and therefore they enjoy different perceptions regarding regional
security. This has led to security problem، and so each of the states are pursuing
contradictory approaches for establishing regional peace and stability. The following
outcome، with regards to interdependence of the regional security، is increasing of
tensions، competitions، hostility، and eventually boosting violence and disintegration
between these states.
خلاصه ماشینی:
"ســؤال پژوهش حاضر بر این مبنا قرار گرفته اســت که گفتمان اعتدال گرایی به چه معناســت ؟ و این گفتمان در بهبود مناســبات ایران با شورای همکاری خلیج فارس و متعاقبــا برقــراری صلح و ثبات در خاورمیانه و ایجاد منطقه عاری از خشــونت با چه موانع و محدودیت هایی مواجه می باشد؟ این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع دست اول و ثانویه ، گفتمان اعتدال گرایی را تلفیقی از آرمان گرایی و واقع گرایی تعریف می کند که توازن و تعادل بین آنها دال مرکزی این خرده گفتمان را تشکیل می دهد.
پژوهش حاضر همچنین با ترکیب رهیافت نظری سازه انگاری و «مجموعۀ امنیتی منطقه ای » استدال می کند که در حال حاضر، تحت ژئوپلتیک جدید خاورمیانه ، نخبگان سیاســی ایران و کشورهای عضو شورای همکاری ٣١ خلیج فارس یکدیگر را به عنوان «دیگری» در نظر گرفته که برآیند آن شکل گیری برداشت ها و ادراکات متفاوت از مقوله امنیت در منطقه می باشد.
تلاش ایران جهت گسترش عمق و نفوذ استراتژیک خود در جهان عرب پس از سرنگونی صدام حسین ، سوء برداشت اعراب از سیاست ها و رفتارهای دولت احمدی نژاد، استقبال ایران از تحولات جدید ژئوپلتیک خاورمیانه و حمایت های معنوی از بیداری اســلامی جهت تغییر معادله قدرت ، مســأله هسته ای ایران و فرافکنی غرب و اســرائیل در این رابطه ، که «ایران هراســی » را در پی داشت ، موجب گشت تا این کشور نوعی فضای «جنگ سرد» را بر روابط خود با برخی از شیخ نشین های جنوبی حوزه خلیج فارس ، بویژه عربستان ، تجربه نماید."