چکیده:
یکی از کارکردهای عالمان شیعی در جامعه، که از آموزههای دینی الهام می گرفت، رسیدگی به
نیازهای مردمان بوده است. از جمله این علما، که به ایجاد سازمانه ای عام المنفعه و رسیدگی به حوایج مسکینان، نیازمندان و یتیمان و التیام بخشی آلام آنان اهتمام داشته شیخ بهایی (1030-953/ 1031 ) بوده است. در این مقاله، نویسندگان کوشیده اند تا فارغ از شخصیت علمی، دینی و حکومتی شیخ،
سلوک اجتماعی و سیره وی را در رفتار با مردمان و مواجهه با مشکلاتشان بررسی کنند. از جمله
یافتههای این پژوهش این است که شیخ بهایی اقدامات موثری در جهت بهسازی زندگی و تامین رفاه
و آسایش توده مردم و رفع مشکلات آنان به کار بست و حضور او در دربار و همکاریاش با شاهان
صفوی نه تنها از دامنه تعامل او با مردم نکاست، بلکه موجب آن شد تا وی پناهگاه مردمان در برابر
اجحافات پادشاه و کارگزاران باشد.
One of the functions of the Shiite scholars in society which is derived from the Islamic teachings has been helping the needy to overcome their hardships. Establishing charity organizations Sheikh Bahai (953-1030/1031 A.H.) is among those great scholars who was in constant serving the needy, poor, homeless and orphans. Regardless his scholastic, religious and administrative career the present study deals with Sheikh’s social behavior in terms of interaction with the destitute. One of the findings of the present study is that Sheikh Bahai made effective efforts to improve the well-being of poor people to relieve them from hardships. Moreover his presence in the royal court and his cooperation with the Safavid kings did not diminish his concerns towards the poor. Rather he tried to shelter the destitute from king’s tyranny.
خلاصه ماشینی:
این شائبه ممکن است در اذهان پدید آید که آیا او توانسته تعامل منطقی با مردم داشته باشد؟ آیا حضور در دربار صفوی موجب نشده که از چهره مردمی او کاسته شود؟ شیخ بهایی چگونه میان بعد مردمی یک عالم شیعی مورد انتظار جامعه و جنبه سیاسی شخصیت خود که همکاری با پادشاه صفویه بود، جمع نموده است؟ فرضیه پژوهش آن است که شیخ از موقعیت حضور در دربار صفوی بهعنوان فرصتی برای خدمترسانی و رسیدگی به امور مردم بهره میبردهاست.
این سیاحان از مقامات گوناگونی که عالمان دینی برعهده داشتند بهویژه از ارتباط آنان با مردم، منزلت ایشان در نگاه مردم، وظایف گوناگونی که از آن طریق به مردم خدمترسانی کرده و کارهایی چون سخنرانیهای مذهبی در جمع مردم، ارشاد و وعظ اخلاقی، تدریس علوم معقول و منقول، تفسیر قرآن، تربیت شاگرد، رسیدگی به دعاوی و اختلافات حقوقی و امور شرعی مردم از جمله وصیت، پیوند زناشویی و طلاق، رسیدگی به امور عقود و خرید و فروش و مالکیت، ضبط مال غایب و یتیم، پیشنمازی مساجد شهرها و برگزاری نماز جمعه، قرائت قرآن در مساجد، اداره موقوفات و چگونگی مصرف عواید آن، اداره مدارس دینی و مساجد و اماکن متبرکه، حکم شرعی نظامیان و دیگر امور، سخن گفتهاند (کمپفر، 129- 121، 143- 139، 164؛ سانسون، 43- 37؛ شاردن، 4/ 1339- 1334، 1342، 1344، 1654؛ تاورنیه، 590- 588؛ اولئاریوس، 2/ 763).
تبیین چگونگی نفوذ عالمان دینی در جامعه و کنش اجتماعی آنان و شناخت بسترهای فراهمآورنده این قدرت و نفوذ، مقدمهای ضروری است تا برپایه آن بتوان سیره عملی شیخ بهایی را بهعنوان مصداقی عینی در تعامل با مردم تحلیل کرد.