چکیده:
ائمه شیعه به تناسب حال و مقام از راه های متعددی چون خطبه خوانی، حلقه های وعظ و نامه نگاری به
انتقال مفاهیم و آموزه های اسلامی می پرداختند. تا عصر امام کاظم (ع) امکان ارتباط مستقیم و بی
واسطه امامان با شیعیان تا حدی وجود داشت؛ اما با افزایش فشارهای سیاسی دستگاه خلافت بر
شیعیان و به سبب پراکندگی پیروان ائمه در مناطق مختلف ارتباط حضوری و گفت وگوی شفاهی
شیعیان با امامان جای خود را به مکاتبات و نامه نگاری داد. تقریبا از عصر امام کاظم (ع) به بعد نامه-
نگاری به یکی اصلی ترین شیوه انتقال مفاهیم و آموزه های دینی تبدیل شد. سوال اصلی پژوهش این
است که نامههای ائمه خطاب به شیعیان از دوره امام کاظم (ع) تا آغاز غیبت کبری، از چه ویژگی های
محتوایی، ساختاری و ادبی برخوردار بوده است؟ تامل در این متون، که در آستانه عصر غیبت صغری
تنها ابزار مکتوب امامان برای حفظ ارتباطشان با شیعیان بوده، نشان میدهد که آنان از هرحیث جانب
احتیاط را رعایت میکردند تا آسیبی به مخاطبان نرسد و از همی نرو استفاده از آرایه هایی چون استعاره
و کنایه در این نوشته ها معمول بوده است. به لحاظ مضمون نیز این نامه ها حاوی آموزه های اصیل
اسلامی، خاصه مفاهیمی چون امامت عامه و امامان، غیبت امام، احکام شرعی و نکوهش غالیان
بوده است.
Shi'ite Imams regarding the context and conditions, in their various ways including sermons, lectures and letters, transmitted Islamic concepts and teachings. Until the age of Imam Kazem (as), there was a direct and immediate link between the Imams and the Shiites to a certain extent. But with the caliphate’s increasing political pressures on Shiites and because of the dispersion of followers of the Imams (as) in different regions, the presence of the Shiites and their oral conversation with Imams were replaced with their correspondence and letter writing. Since the age of Imam Kazem (as), letter writing was one of the main means of transmitting religious concepts and teachings. The main question of the present research is what are the features of content, structure and literature of the letters of Imams (as) addressed to the Shiites from the period of Imam Kazem (as) until the beginning of the Major Occultation? The reflection on these texts, which, on the eve of the time of the Minor Occultation, was the only written means of the Imams to maintain contact with the Shiites, they indicated that Imams were careful about each other not to harm the audience, and therefore the use of arrays such as metaphor and figurative expression was commonplace in such writings. In terms of the content, those letters also contain authentic Islamic teachings, especially those of general and special imamate, occultation, religious sentences, and condemnation of the ghulāt.
خلاصه ماشینی:
سؤال اصلی پژوهش این است که نامههای ائمه خطاب به شیعیان از دوره امام کاظم7 تا آغاز غیبت کبری، از چه ویژگیهای محتوایی، ساختاری و ادبی برخوردار بوده است؟ تأمل در این متون، که در آستانه عصر غیبت صغری تنها ابزار مکتوب امامان برای حفظ ارتباطشان با شیعیان بوده، نشان میدهد که آنان از هرحیث جانب احتیاط را رعایت میکردند تا آسیبی به مخاطبان نرسد و از همینرو استفاده از آرایههایی چون استعاره و کنایه در این نوشته ها معمول بودهاست.
همچنین در این زمینه میتوان به کاربرد آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» در آغاز نامه اشاره کرد، مانند نامه امام کاظم7به هارون الرشید (حرانی، 407؛ حر عاملی، 27/103؛ احمدی میانجی، 4/363)، نامه امام رضا7به فتحبنیزید جرجانی (صدوق، التوحید، 56)، نامه امام جواد7 به ابراهیمبنشعیب (طوسی، اختیار معرفة الرجال، 2/470؛ مجلسی، 49/65)، نامه امام هادی7به داوود صرمی 1 (حرانی، 483؛ خزعلی، موسوعة الامام الهادی، 3/148)، نامه امام عسکری7 به ابراهیمبنادریس 2 (طوسی، الغیبة، 245؛ خزعلی، موسوعة الامام الهادی، 3/347)، نامه امام مهدی( به حسنبناحمد (طوسی، استبصار فیما اختلف من الاخبار، 2/260).
ائمه: به دلیل اوضاع سیاسی و نیاز به تقیه و پنهان کردن محتویات مکاتبات و نیز آگاهی امام بر نفوس و حقیقت امور، از عبارات رمزی در نامهها استفاده میکردهاند، مانند "فلان کذا و فلان" در نامه امام کاظم7 به حسینبنمختار (کلینی، 1/312؛ مفید، 2/250؛ طوسی، الغیبة، 37) یا "بکذا و کذا" در نامه علیبنسلیمان به امام عسکری7 (طوسی، اختیار معرفة الرجال، 7/228؛ عاملی، 18/93)، یا نامه امام جواد7 به ابن اورمه (راوندی، 1/386؛ مجلسی، 50/52).