خلاصه ماشینی:
"پس به یمن این رخداد مبارک و از آنجا که نکاتی در قالب«پرسش»در نقد جنابعالی مطرح شده است،به عنوان پاسخ،چند سطری مینویسم تا اگر برای مخاطبان کتاب،یا نقد،گره و ابهامی است،گشوده شود: 1-مسئلهء منابع و سندهای کتاب: دستبرفضا،چنانکه حقیر را میشناسید،از کسانی هستم که سالیان سال،زحمت تحقیق را بر خود هموار کردهام تا مبادا نکتهای که مبهم یا ناشایسته است به وجود مکرم اهل بیت نسبت دهم و تلاش بزرگانی چون«استاد شهید مطهری»را زیر سئوال ببرم.
آنچه که از امام حسین(ع)به سرقت(یا یغما)رفته است،بنابر تحقیق فردی حقیر(با تکیه بر احادیث اهل بیت)و تحقیقات سمینار عاشورا (دانشگاه امام حسین)؛خاتم امامت نبوده است، انگشتری نقره ونفیس بوده که یکی ار تاجران یمنی،به عنوان هدیهای شخصی،برای ایشان آورده بوده...
» خب!البته قضاوت شما برای حقیر،مغتنم است و قابل تقدیر؛اما در این بخش نیز-نه برای پاسخ،برای روشن شدن حکایت شیرین نگارش اثر مذهبی چنین عرض میکنم که: نوشتن اثر مذهبی،بازآفرینی ماجرایی است که نهتنهاابتدا و انتهایش«لو رفته»و«حتمی»است، کوچکترین پردازش نیز منتهی به همان اشکالی میشود که جنابعالی فرمودهاید(مشکل دست حورگی از نظر تاریخی)..."