چکیده:
بسیاری از فلاسفه، تکامل عقل نظری و ارتقای آن به مرتبه عقل مستفاد را سعادت قصوای انسان دانستهاند. ملاصدرا نیز در برخی آثارش همین دیدگاه را ابراز کرده است. برخلاف فلسفههای پیشین که به دلیل فقدان برخی اصول فلسفی، توانایی به دست دادن تبیینی معقول و مستدل از وصول نفس به عقل مستفاد را ندارند، فلسفه وی بهخوبی از عهده چنین تبیینی برمیآید. وصول نفس به مقام فنای فی الله، که مرتبهای بالاتر از وصول آن به عقل مستفاد است، بخشی از مطالب ملاصدرا را به خود اختصاص داده است. اگر با رویکردی قرآنی، آثار ملاصدرا در مسئله سعادت قصوی را بازخوانی کنیم از جهاتی در خور تأمل است. از جمله: به دست ندادن تبیینی منسجم از طریق توجه به کارکرد همه ابعاد فطری انسان، تأکید بسیاری از مباحث بر وقوع سعادت قصوی (فنای فی الله) در دنیا، تحقیر سعادتی که اکثر انسانها به آن نائل خواهند شد (بهشت و نعمات جسمانی)، فروکاستن جایگاه عقل عملی.
خلاصه ماشینی:
از جمله : به دست ندادن تبیینی منسجم از طریق توجه به کارکرد همه ابعاد فطری انسان ، تأکید بسیاری از مباحث بر وقوع سعادت قصوی (فنای فی الله ) در دنیا، تحقیر سعادتی که اکثر انسان ها به آن نائل خواهند شد (بهشت و نعمات جسمانی )، فروکاستن جایگاه عقل عملی .
درباره دیدگاه ملاصدرا نیز مقالات و تحقیقاتی به ثبت رسیده ، اما به نظر می رسد آنچه نیاز به تحقیق و بررسی بیشتری دارد عبارت است از بازخوانی آثار ملاصدرا درباره سعادت قصوای انسان و تعیین تفاوت های احتمالی آنها با قرآن کریم .
وی که فیلسوفی اشراقی مسلک است ، اگرچه در برخی مسائل دیدگاه های خاصی دارد، اما در مسئله سعادت قصوای انسان آنگاه که در قلمرو فلسفه گام برمی دارد همان دیدگاه فلاسفه مشاء را ابراز کرده ، با این تفاوت که در برخی کتب ، از اصطلاحات خاص خود مانند «نور»، «ظلمت » و ...
وصول نفس به مرتبه عقل مستفاد سعادت قصوای انسان این است که نفس او در سیر تکاملی عقل نظری از مراتب بالهیولی ، بالملکه و بالفعل عبور کند و به مرتبه عقل مستقاد نائل شود (شیرازی، ١٩٩٠، ج ٨: ١٣١-١٣٢ و ١٣٦؛ همان ، ج ٩: ٧ و ١٢٧؛ همو، ١٣٦٠: ٢٠٧).
بی تردید «سعادت قصوی » مهم ترین مسئله ای است که انتظار می رود در مکتبی مانند حکمت متعالیه با الهام گیری از قرآن کریم به نحو مستقل و دقیق بررسی شود؛ اما به نظر می رسد این انتظار در آثار ملاصدرا برآورده نشده است .