خلاصه ماشینی:
"در سال 76 تغییراتی اساسی در وزارت ارشاد به وجود آمد و دوباره دو سال طول کشید تا توانستیم مدیران جدید را توجیه کنیم که در سال 77 این نمایشگاه برگزار شود.
مثلا در استان سیستانوبلوچستان شاید 60 یا 70 درصد خریداران کتابهای ما-که خاص کودکان و نوجوانان بود-بزرگسالان بودند و اکثر آنها نیز سواد نداشتند پدری که پنج فرزند داشت به ما مراجعه میکرد و از ما میخواست کتاب مناسبی به قیمت صد تومان به او بدهیم و برای هر پنج فرزند خود نیز کتاب میخواست.
فکر میکنید این کار چقدر ضروری و مؤثر است؛یعنی مشکل یک بچهء روستایی بلوچ فقط کتاب است یا اینکه مشکلات دیگرش مثل بهداشت،مدرسه و تغذیهء او اولویت دارند؟آیا این نمایشگاهها،یک حرکت نمایشی و فرمایشی بدون توجه به شرایط مردم نیست؟ بله،بهداشت اولویت دارد اما ما مسئول بهداشت بچههای منطقه نیستیم.
پس اگر کسی بخواهد کتابی را یک هفته یا یک ماه بعد از نمایشگاه بخرد،چه باید بکند؟ ما همهء استانها انتخاب نمیکنیم و اولویت را به استانهای محروم میدهیم."