خلاصه ماشینی:
"البته دو تن از کارکنان نمایشگاه به بنده گفتند که از روز پیش منتظر یک شاعر و نویسنده مهمان هستند که قرار است از تهران بیاید!وقتی اظهار کردم که همان مهمان من هستم، خوشحال شدند و رفتند تا آقای«عبادی»یعنی معاون مدیر کل را خبر کنند.
دو ساعتی بلا تکلیف بودم تا اطلاع دادند که دو روز بعد در مراسم تقدیر از اهل قلم برنامهای برای بنده در نر گرفتهاند و قرار شد بروم و دو روز بعد یعنی دو شنبه بعد از ظهر مجددا به آنجا برگردم!باز پذیرفتم و چون دیگر بار به خدمت آنان مشرف شدم فرمودند که با مدیر کل و نمیدانم کی و چی مفصل موضوع آمدن بنده را مطرح کرده و چون معرفی نامه از تهران نرسیده بود بنابرین نتوانستهاند کاری کنند."