خلاصه ماشینی:
"اما به طور کلی اینگونه داستانهای فلسفی،عرفانی و روانشناختی که ترجمههای متعدد آن این روزها زیاد مشاهده میشود و این کتاب نیزشاید تقلیدی از همانگونه داستانها باشد، چقدر با فرهنگ ما مطابقت دارد؟آیا بچههای ما محتاج اینگونه عرفانهای بیدرنگ و بو هستند یا میتوان آنها را با گنجینه ادبیات عرفانی فارسی آشنا کرد؟...
3-همسر بیمار در قصر،انسانی است که عامل اصلی بدیهای داستان معرفی میشود،اما نویسنده از زبان زن فالگیر و قالیباف،همه مصائب را به گردن «نانا»،مربی کودکی میاندازد که او را به قصر آوردهاند تا بچهها را تربیت کند.
نمونهای دیگر از یک جمله سخت و پیچیده به لحاظ دستوری: «نانا در این موقع بهترین حالت را داشت؛چون قبل آن استراحت کرده بود و معمولا بعد از استراحت،او خطرناک میشد و با تمام انرژی به بچهها میتاخت.
این اثر ترکیب خوب عناصر داستانی،مفاهیم تربیتی،اخلاقی و مقولههای پیچیده از تواناییهای ناشناخته انسان،خیر و شر را به خواننده مینمایاند،اما متأسفانه به دلیل وجود نکاتی که به بخشی از آنها اشاره شد،اثری ناموفق و خسته کننده شده است."