خلاصه ماشینی:
پس آیا بهتر نیست که در شرایط فعلی نیز روحانیون در امور کشورداری و سیاست دخالت نکنند تا تاریخ یک بار دیگر تکرار نشود؟ پاسخ: اولا بسیاری از حکومتهای باستانی رو به ضعف، زوال و انحطاط نهادند، بدون اینکه روحانیون دینی در عرصة سیاست دخالتی داشته باشند.
همچنین دیانت اسلام و آیین زرتشتی در امور سیاسی و اجتماعی تفاوتی ماهوی دارند و قیاس این دو مکتب، صحیح نیست.
اسلام برای تشکیل و پیشبرد امت واحده برنامهای مدون دارد (همانگونه که عملا نیز نشان داده است)، در حالی که زرتشتیگری در این زمینه خالی از طرح و برنامه است.
ضعف و زوال حکومتهای باستانی، حتی بدون دخالت روحانیون اگر در تاریخ نیک بنگریم، در خواهیم یافت که بسیاری از حکومتهای باستانی، رو به ضعف، زوال و انحطاط نهادند، بدون اینکه روحانیون دینی در عرصة سیاست دخالتی داشته باشند.
تفاوت ماهوی اسلام و زرتشت در امور سیاسی و اجتماعی اینکه بگوییم: «چون در عصر ساسانیان، به دلیل دخالتهای روحانیون، حاکمیت رو به ضعف گرایید، پس در اسلام نیز چنین است.
ایران از آغاز تا اسلام، رومن گیرشمن، ترجمه: محمد معین، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، 1372ش، ص53.
3 این قدرت و اقتدار ایران، ماحصل مدیریت دینی رهبر عالیقدر جمهوری اسلامی ایران و برخاسته از نیروی تمدنساز اسلام راستین است که سبب شده «هنری کیسینجر» وزیر خارجة اسبق آمریکا و نظریهپرداز مطرح روابط بینالملل، بگوید: «به نظر میآید یک کمربند شیعه از تهران تا بغداد و تا بیروت به وجود آمده است.
» 4 این در حالی است که در عصر پهلوی که حاکمیت سکولار بود، کشور کاملا وابسته و عاری از هرگونه قدرت مستقل بود.