خلاصه ماشینی:
"اما اگر به مفهوم تمدن و فرهنگ و مفهوم گفتوگوی تمدنها و فرهنگها و همچنین بنیادهای اساسی ادبیات کودک فکر بکنیم،متوجه میشویم که نه تنها مرتبط هستند،بلکه اصولا مناسبترین زمینه برای گفتوگوی تمدنها،ادبیات کودکان است و این را نه به این دلیل که چون بحث گفتوگوی تمدنها را آقای خاتمی پارسال مطرح کردند و یک پذیرش جهانی در مورد پیشنهاد آقای خاتمی مطرح شده،ما هم این مطلب را مطرح کنیم و بگوییم حالا یک قبایی هم برای ادبیات کودکان بدوزیم.
حالا اگر من تحلیل خودم را از تمدن بیان کنم و ارتباط آن را با ادبیات کودکان بگویم،فکر میکنم به این نتیجه و یا تعریف برسم که:تمدن مجموعه خلاقیتهای فردی اگر به مفهوم تمدن،فرهنگ،گفتوگوی تمدنها و فرهنگها و بنیادهای اساسی ادبیات کودک فکر کنیم،متوجه میشویم که مناسبترین بحث برای گفتوگوی تمدنها،ادبیات کودکان است.
»در درستی و نادرستی این حرف من الان بحث نمیکنم،یعنی این جای بحث دارد که اصولا ادبیات یک پدیده صرفا شخصی است یا باید پدیدهای باشد که در ارتباط با دیگران و مخاطب معنا پیدا کند؟ولی میخواهم بگویم در ادبیات کودک کسی نمیتواند بگوید:«من برای دل خودم مینویسم.
در ادبیات کودکان چون شما خلاقیتتان را به یک موجود بیرونی عرضه میکنید،پس عملا اولین گام را برای اینکه گفتوگوی تمدنها را آغاز کنید،برداشتهاید.
بعد از اینکه پیرزن این کار را میکند،باران فرومینشیند و خورشید میتابد و حیوانات در بخش بعدی داستان،هر کدام به کار خود مشغول هستند و پیرزن هم هیچ کدام از آنها را بیرون نمیکند و آنها هم کنار یکدیگر زندگی میکنند و این،پایان خوشی است که در این داستان وجود دارد مثل همه قصههای دیگر."