چکیده:
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری روابط بین تحول روانی-اجتماعی فرزندان با هوش معنوی و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها بود.
روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دختر و پسر استان البرز در سال تحصیلی 94-1393 به تعداد 29474 نفر بود. با روش نمونه گیری چندمرحله ای به شکل تصادفی، از میان دانشگاه های استان البرز دانشگاه فرهنگیان، آزاد اسلامی واحد کرج و دانشکده کشاورزی انتخاب و بر اساس جدول کرجسی-مورگان (1970) حجم نمونه 400 دانشجو تعیین، سپس پرسشنامه تحول روانی-اجتماعی هاولی (1988) توسط دانشجویان، و پرسشنامه هوش معنوی عبداله زاده، کشمیری و عرب عاملی (1387) و شیوه های فرزندپروری بامریند 1973 توسط مادران آن ها تکمیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین متغیر مکنون هوش معنوی مادر (416/0=β، 001/0=P) و ضریب مسیر غیرمستقیم آن (178/0=β،01/0=P) با تحول روانی-اجتماعی فرزندان، و نیز ضریب مسیر بین شیوه سهل گیرانه مادر (206/0-=β، 003/0=P) و شیوه مقتدرانه مادر (184/0=β، 01/0=P) با متغیر مکنون تحول روانی-اجتماعی فرزندان مثبت و معنادار است. درمقابل ضریب مسیر بین شیوه استبدادی مادر با تحول روانی-اجتماعی فرزند معنادار نیست.
نتیجه گیری: ازآن جاکه هوش معنوی هم به شکل مستقیم و هم غیرمستقیم با میانجی گری شیوه های فرزندپروری مادر بر تحول روانی-اجتماعی فرزندان تاثیر چشم گیری دارد و از سوی دیگر بر اساس پژوهش های موجود با آموزش می توان هوش معنوی را رشد و ارتقاء داد؛ بنابراین برای داشتن فرزندانی رشدیافته و سالم ضروری است برنامه های آموزشی برای ارتقاء هوش معنوی والدین به ویژه مادران تدوین و اجرا شود.
خلاصه ماشینی:
"spiritual quotient (SQ) ٤٨ فصلنامه روان شناسی کاربردی / سال ١١/ شماره ١(٤١)/ بهار ١٣٩٥ ١٣٩١)؛ کیفیت زندگی و رضایت زناشویی (حسنی دخت ، فتحی آشتیانی و تقی زاده ، ١٣٩٢)؛ شادکامی (رئیسی ، احمری طهران ، حیدری ، جعفربلگو، عابدینی و ابطحایی ، ١٣٩٢)؛ و نیز نشان دهنده رابطه منفی هوش معنوی با روان نژندی (عابدی و سرخی ، ١٣٨٨) است .
یافته دیگر پژوهش حاضر این بود که عامل اول «درک و ارتباط با سرچشمه هستی » و عامل دوم «زندگی معنوی یا اتکا به هسته درونی » و کل هوش معنوی مادران با شیوه فرزندپروری اقتدار منطقی مادران و نیز با تمام مراحل هشت گانه رشد روانی -اجتماعی فرزندان دختر و پسرشان قویا رابطه ای مثبت دارد.
به علاوه در پژوهش های متعددی رابطه مثبت هوش معنوی با راهبردهای مقابله با استرس (سعادتی و لشنی ، ١٣٩٠)؛ با چهار بعد پرسشنامه سلامت عمومی (یعقوبی و همکاران ، ١٣٨٦)؛ با متأهل بودن (رقیب ، احمدی و سیادت ، ١٣٨٧)؛ با عامل های شخصیتی برون گرایی و باوجدان بودن (عابدی و سرخی ، ٣٨٨)؛ با خودکنترلی (تابان و همکاران ، ١٣٩١)؛ با رضایت مندی زناشویی ، با ارتباط سازنده متقابل و زندگی معنوی (زارعی و احمدی سرخونی ، ١٣٩١)؛ با بهزیستی معنوی ، کیفیت زندگی و رضایت زناشویی (حسنی دخت و همکاران ، ١٣٩٢)؛ با شادکامی بیش تر و پیشرفت تحصیلی (رئیسی و همکاران ، ١٣٩٢)؛ با بیماری کم تر و طول عمر بیش تر (پارسیان و دونینگ ، ٢٠٠٩) تأیید شده است ."