چکیده:
قرآن هرچند که یک کتاب دینی و ایدئولوژیک است، اما تنها کارکرد ارجاعی ندارد. در رساندن محتوا به مخاطبانش از قدرت زبان نهایت بهره را برده و موجب نزدیک شدن آن به زبان شعری و ادبی شده است. حال این سؤال پیش میآید که این زبان ادبی به چه شکل در قرآن آمده است؟ قرآن برای رسیدن به هدفش که تأثیر و جلب نظر مخاطب میباشد، سبک ادبی منحصر بهفردی دارد که تابع نظم شعر نیست، ولی از قواعد زبان شعری و نظام آن برخوردار است. با توجه به آرای صورتگرایان که برای بررسی زبان ادبی به تمایز دو فرایند خودکاری و برجستهسازی زبان معتقدند، زبان قرآن نیز صرفاً به بیان موضوع نمیپردازد، بلکه برای رساندن محتوای معین سعی دارد که در شیوه بیان خود، با بهرهگیری از زبان ادبی، دریافت مدلول را به تأخیر بیندازد که این امر، ذهن خواننده را درگیر نموده و موجب گسترش معنا میشود. این فرایند بهوسیله تکرار، موجب قاعدهافزایی و برجستهسازی در کلام میگردد. در این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی، سعی بر آن است که برجستهسازی فعل «قال» و مشتقات آن از طریق تکرار بررسی شود. این فرایند همگام با متن پویای جامعهای که طالب تفکر و تأمل است، راه را برای دیالوگ، چندصدایی و تفاهم هموار میکند. در واقع بسامد بالای فعل «قال» و مشتقاتش (1717 بار) در ساختار قرآن و برجسته شدن این کلمه در برونه زبان، چنان قدرتی به درونه زبان بخشیده است که قادر به تحلیل ساختار است.
Although the Qur’an is a religious and ideological book، it does not have just a referential application. It has made the best of language power in conveying contents to its addressees and caused to get close to a poetical and literary language. Now، the question arises as to how this literary language has appeared in the Qur’an. For achieving its objective، i.e.، drawing the addressee’s attraction and having an effect on them، the Qur’an has a specific style that is not dependent upon poetry، but it enjoys the rules of poetical language and its order. Given the formalists’ opinions، who believe in distinction between the two processes of automaticity and distinguishing for studying the literary language، the language of the Qur’an does not merely deal with stating the subject; rather، to convey a certain content، it tries to use literary language in its style of expression to postpone the referent (madlūl)، which will involve the readers’ mind، causing the expansion of meaning. Through repetition، this process leads to automaticity of speech and making it prominent. With a descriptive-analytical method، this research tries to study the distinguishing of the verb qāl and its derivatives through repetition. Consistent with the dynamic body of a society that seeks contemplation and deliberation، this process prepares the ground for dialogue، multimodality، and understanding. In fact، the high frequency of the verb qāl and its derivatives (1717 times) in the structure of the Qur’an and the distinguishing of this word in the external language has so highly empowered the internal language that enables it to analyze the structure.
خلاصه ماشینی:
"com مقدمه قرآن کریم یک کتاب دینی است که برای تعلیم و هدایت بشر نازل شده و هدف اصلی آن بیان حقایق میباشد، اما روشن است که زبان قرآن زبانی ارجاعی نیست که تنها وظیفه رساندن پیام را داشته باشد، بلکه برای تأثیر بیشتر پیام و جلب توجه مخاطب، از زبان ادبی بهره گرفته است تا ابزار بیشتری برای کشف معنای آن در اختیار بگذارد؛ کشفی که بر تمامی اجزا منطبق باشد.
اما آنچه که در اینجا بیشتر بر آن تأکید شده است، تکرار و قاعدهافزایی از نوعی است که در حالت جزئینگر بر ریتم، لحن، آوا و برونه زبان تأثیر میگذارد و سپس این فرایند در حالت کلینگر، در درونه زبان چنان نفوذ میکند که تکرار، بیشک از عوامل اصلی فرم محسوب شده و بهتدریج معنا را میآفریند.
با توجه به آنچه گفته شد، این سؤالات مطرح میشود: تکرار فعل «قال» چگونه موجب قاعدهافزایی و برجستهسازی شده است؟ این امر شامل برونه زبان (شکل و صورت) است یا درونه زبان (محتوا)؟ چگونه فرایند تکرار «قال» در تعامل با فرامتن اجتماع، الگوی چندصدایی را میآفریند و عمل گفتن و روایت که محسوس است، تبدیل به الگوی چندصدایی در جامعه میشود؟ چگونه این فرایند در درون زبان متن نفوذ کرده و به همراه فرامتن پویایی میآفریند؟ پیشینه تحقیق در مورد مکالمه و گفتوگو برخی پژوهشها انجام شده و مقالاتی نوشته شده است.
استفاده از ابزار زبان و گفتوگو نه تنها از طریق شکل برجسته شده و ارائه میشود، بلکه اهتمام حق تعالی به این امر نیز نشانهای است که متن و محتوا را مورد تأکید قرار میدهد."