چکیده:
در این پژوهش، دیدگاه های گوناگون درباره اعتبار روایات طبی و نیز معیار پذیرش و عمل به آن ها، نقد و بررسی و نظریه قابل پذیرش، تبیین شده است.
این مطالعه با روش توصیفی، تحلیلی و کتابخانه ای رویکردهای گوناگون دانشمندان به احادیث پزشکی را آسیب شناسی کرده و مبانی و دلایل آن ها را نقد کرده است.
باور به عصمت و وحیانی بودن علم رسول خدا(ص) و اوصیای ایشان، مستلزم پذیرفتن و عمل به سنت ایشان در هر موضوعی از جمله طب است؛ اگرچه تعالیم بیان شده در این روایات، تجربیات خود ایشان یا دیگران بوده باشد.
گرچه برای پذیرش احادیث پزشکی چاره ای جز سنجش اعتبار سند و متن آن ها با محک قرآن، روایات معتبر دیگر، عقل و آزمایش های علمی نیست؛ اما در این میان، نقد متن و قراین و شرایط صدور روایت و بهره گیری از قواعد فقه الحدیث اهمیت بیشتری دارد و گرنه رویکرد به احادیث پزشکی دچار افراط و تفریط خواهد شد که نتیجه آن محرومماندن علوم پزشکی و حوزه سلامت و بهداشت از تعالیم حق و ارزشمند روایات طبی خواهد بود.
In this research، various viewpoints on the validity of the medical traditions as well as the criterion for accepting and practicing them are critiqued and the acceptable theory is elucidated.
This research uses the descriptive-analytical and library method to pathologically study the various approaches of the scientists to the medical aḥādīth and to critique their principles and reasons.
Belief in the knowledge of the Apostle of Allah (S.A.W.) and his spiritual heirs (awṣiyā) as being infallible and Revelational، requires accepting and practicing their traditions on any subject، including medicine; even though the teachings expressed in these traditions are from their own experiences or those of others.
Although for accepting medical aḥādīth there is no options other than assessment of the validity of their sanad and texts with the touchstone of the Qur’ān، other valid traditions، reasons، and scientific experiments; critiquing the text and evidences، the conditions of issuance of the ḥadīth، and employment of rules on ḥadīth appreciation (fiqh al-ḥadīth) are more important، otherwise the approach to medical aḥādīth would go to extremes، resulting in the medical sciences and the health and sanitation fields being deprived of the true and precious teachings of the medical traditions.
خلاصه ماشینی:
گرچه برای پذیرش احادیث پزشکی چارهای جز سنجش اعتبار سند و متن آنها با محک قرآن، روایات معتبر دیگر، عقل و آزمایشهای علمی نیست؛ اما در این میان، نقد متن و قراین و شرایط صدور روایت و بهرهگیری از قواعد فقه الحدیث اهمیت بیشتری دارد و گرنه رویکرد به احادیث پزشکی دچار افراط و تفریط خواهد شد که نتیجه آن استادیار گروه معارف اسلامی، دکترای قرآن و حدیث، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، namazis@mums.
کلیدواژهها: احادیث پزشکی، احادیث اهلبیت(، اعتبار حدیث، فهم حدیث مقدمه امروزه، با گسترش دانش پزشکی و مطرح شدن طب سنتی و مکمل در سراسر دنیا از یک سو و ایده بازگشت پزشکان مسلمان به میراث اسلامی و گنجینه روایات طبی از سوی دیگر، بحثهای بنیادینی میان صاحبنظران در گرفته و اعتبار این روایات و نیز معیار پذیرش و عمل به آنها با چالش و پرسشهایی جدی از این دست روبهرو شده است که: آموزههای روایات پزشکی در علم نوین پزشکی از چه جایگاهی برخوردارند؟ آیا گزارههای طبی بیان شده در روایات اسلامی همانند آموزههای اعتقادی، اخلاقی و فقهی، ریشه در وحی دارند؟ یا منبع اطلاعات پزشکی پیامبر( و اهلبیت(، تجربههای شخصی و اجتماعی ایشان بوده است؟ در اعتبار و پذیرش احادیث پزشکی، نقد سند اهمیت بیشتری دارد، یا نقد متن؟ دانشمندان اسلامی در پاسخ به این پرسشها همنوا نیستند.
با این همه، بر اساس آیات و روایات فراوان، علم انبیا و اوصیای ایشان متصل به وحی بوده و از همین رو برترین و داناترین مردم زمان خویش بودهاند و اگر از خود یا دیگران تجربههایی را در مسائل پزشکی بیان کردهاند، بهعنوان سنت در کنار قرآن، نشان از حقیقت داشته و از بالاترین درجه اعتبار برخوردار است وگرنه گفتارشان مصداق اغراء به جهل خواهد بود که با هیچ مبنایی قابل پذیرش نیست.