چکیده:
علم الهی از مسائل مهم فلسفی است که اندیشمندان، همواره به بررسی ابعاد آن پرداخته اند. ابن سینا بدلیل احتراز از تغییر در ذات الهی، علم خداوند به جزئیات را بر وجه کلی و از طریق علم به علل و مسببات ممکن میداند و به علم اجمالی الهی به موجودات از طریق صور مرتسمه معتقد است. از سویی محقق طوسی، علم واجب را از مقوله اضافه شمرده و معتقد است در علم باری به امور متغیر جزئی، تغییر در اضافه پدید می آید و ذات همچنان ثابت است. ازاینرو، برخلاف ابن سینا، علم الهی به جزئیات علی وجه جزئی را میپذیرد. او اشکالاتی نیز به ارتسام صور متقرره در ذات واجب بر نظریه ابن سینا وارد می سازد. همچنین ابن سینا علم ذات الهی به ذات خود و علم ذات به صور مرتسمه که سبب پیدایش موجودات میشود را نیز حضوری و علم به موجودات دیگر بر سبیل تفصیل را حصولی می داند. در نوشتار حاضر ضمن بیان مبانی فلسفی این دو اندیشمند، به بررسی آن می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
"1. نحوه تبیین علم واجب به جزئیات اگرچه ابنسینا و خواجه طوسی هر دو متفقالقولند که علم به علت، علم به معلول را در پی دارد و اگر فاعلی به علل و اسباب پدیدهیی علم داشته باشد، به معالیل آن نیز آگاه خواهد بود، اما ابنسینا این قاعده را در بحث اثبات علم به جزئی علی وجه کلی و مثال کسوف و منجم بکار میگیرد.
خواجه طوسی با توجه به مبنای عینیت ذات و صفات و اینکه علم الهی عین ذات اوست نه زائد بر ذات او، بر فلاسفه خرده میگیرد که چگونه آنان علم الهی به جزئیات زمانی علی وجه جزئی را موجب تغییر ذات واجب میدانند، در حالی که میگویند خداوند به تمام موجودات به هر نحوی عالم است و علم به اسباب و مبادی، علم به جزئیات متغیر را در پی دارد.
نتیجهگیری اگرچه نظریات محقق طوسی که بیشتر در قالب اظهارنظرها و در مقام دفاع یا انتقاد از سخنان ابنسینا مطرح شده، قابل توجه است، اما بدلیل اینکه قواعد و اصول فلسفی کافی در اختیار نداشته است، اصولی مانند «بسیط الحقیقه کل الاشیاء» (یعنی چون خداوند بسیط است، ترکیب در او راه ندارد و او غنی مطلق است و همه کمالات را بنحو صرافت داراست)، نتوانسته تصویری صحیح از علم الهی بخصوص علم واجب به جزئیات علی وجه جزئی و عدم تغییر در ذات ارائه دهد.
چون او عینیت ذات و صفات را پذیرفته و معتقد است واجب همة صفات کمالی را در مرتبه ذات واجد است؛ اما از آنجا که خواجه طوسی موجودات را عین حضور نزد علت حقیقی خود یعنی واجب میداند و در هر مرحلهیی از هستی باشند، متعلق علم واجبند، علم خدا به جزئیات علی وجه جزئی واجب را میپذیرد."