چکیده:
دیالکتیک الفت و بیگانگی توسط نظریه پردازان هرمنوتیک رمانتیک مطرح شد. ایشان کوشیدند تا با تبیین عناصر مقوم این دیالکتیک، روند وقوع فهم را به تصویر کشند. شلایرماخر در گستره تفسیر دستوری الفت و بیگانگی، هر دو را به زبان و کارکردهای آن ارجاع می دهد. اما در تفسیر فنی یا روان شناختی به گونه ای متافیزیک فردیت روی آورده و آن را بنیان بیگانگی قلمداد می کند. او بر این باور است که با رهیافت به ذهنیت مولف می توان بر این بیگانگی چیره و به فهم متن نائل شد. از نظر وی چنین رهیافتی توسط حدس انجام می پذیرد. بنابراین حدس عامل الفت با فرد بیگانه است. اما گادامر که از یک سو از تبیین روان شناختی شلایرماخر چندان خرسند نیست و بیشتر به حیث تاریخ مند فهم نظر دارد و از سوی دیگر وقوع فهم را مستلزم حضور دو عنصر الفت و بیگانگی می داند و فاصله تاریخی و اختلاف افق هرمنوتیکی را عامل بیگانه ساز و سنت را مایه الفت می داند، معتقد است که فهم همواره طی یک روند دیالکتیکی و بر مبنای تقابل این عناصر به وقوع می پیوندد.
خلاصه ماشینی:
"اما گادامر که از یک سو از تبیین روان شناختی شلایرماخر چندان خرسند نیست و بیشتر به حیث تاریخ مند فهم نظر دارد و از سوی دیگر وقوع فهم را مستلزم حضور دو عنصر الفت و بیگانگی میداند و فاصلۀ تاریخی و اختلاف افق هرمنوتیکی را عامل بیگانه ساز و سنت را مایۀ الفت میداند، معتقد است که فهم همواره طی یک روند دیالکتیکی و بر مبنای تقابل این عناصر به وقوع میپیوندد .
پس از آست ، شلایرماخر و دیلتای کوشیدند تا با مفهوم سازی و خلق مضامین بدیع غلبه بر فاصلۀ تاریخی را تبیین کنند تا اینکه گادامر موضعی مخالف با هرمنوتیک رمانتیک اتخاذ کرد و با استمداد از مفاهیم افق ٢٢ و موقعیت هرمنوتیکی ٢٣ نشان داد که الفت مفسر با متن در جریان امتزاج افق ها٢٤ انجام میشود و نه با غلبه و برگذشتن از فاصلۀ تاریخی ٢٥ که عامل بیگانگی او با متن است .
»٨٦ گادامر برای رفع این دوگانگی از طریق تألیف سویه های دور هرمنوتیکی و نیز جهت زدودن عناصر روان شناختی از حوزة هرمنوتیک و تمرکز بر بعد وجودشناختی فهم ؛ کوشید تا با وارد کردن مفهوم سنت و دیگر مفاهیم مرتبط دور هرمنوتیکی را این گونه باز تعریف کند: «این دور [دور هرمنوتیکی] از حیث ماهیتش نه ابژکتیو است و نه سوبژکتیو، بلکه فهم را به مثابه تعامل میان حرکت سنت و حرکت مفسر توصیف میکند.
Ast, Friedrich "Selection from Grundlinien der Grammatik, Hermeneutik und Kritik" in The Hermeneutic Tradition, Translated by Dora Van Verankn, New York: Stste University of New York Press,1990."