چکیده:
این پژوهش برآن است تا با واکاوی مفهوم رخدادِ از آن خودکننده در فلسفهی هایدگر، تفسیری تازه از آن ارائه دهد. برای این منظور سه اثر از هایدگر، که نمایندهی سه رویکرد وی به مفهوم رخداد است، مورد توجه خواهد بود. این آثار عبارتند از «به سوی یک تعریف برای فلسفه» (1919)، «ادای سهمی به فلسفه (درباب رخداد از آنِ خودکننده)» (1936-1938) و «درباب زمان و هستی» (1962). هایدگر در کتاب به سوی یک تعریف برای فلسفه، رخداد را به مثابهی تجربهی زیسته و آنچه به نحو انضمامی متعلق به من است، بازمیشناسد. حال این که در ادای سهمی به فلسفه این رویکرد متوازن میشود و رخداد به عنوان نتیجهی مبادلهی انسان و هستی قلمداد میگردد. و نهایتاً درباب زمان و هستی رخداد را تنها به منزلهی عرصهی حضور متعین زمان و هستی به رسمیت میشناسد. این رویکرد تکاملی هایدگر به مفهوم رخداد، زمانی معنادارتر میشود که در افق فکری مجموعه درسگفتارهای سالهای 1951-1952 که بعدها تحت عنوان «چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟» چاپ شد، نگریسته شود. به اعتقاد این پژوهش آن گاه که رویکردهای سهگانهی هایدگر به مفهوم رخداد را در زمینهی کتاب چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟ مورد واکاوی قرار دهیم، میتوانیم به تفسیری تازه از مفهوم رخداد به مثابهی آنچه خودِ در راه بودن است و راه تفکر را میگشاید، دست یابیم
This article is going to re-interpret the concept of event of appropriation in the philosophy of Heidegger. We recognized the books Towards a Definition of Philosophy (1919), Contributions to Philosophy (From En-owning) (1936-1938) and Of Time and Being (1962) to achieve this purpose.
Heidegger interprets the meaning of event as a thing that is belongs to me immediately in Towards a Definition of Philosophy. He interprets this concept as reciprocity of Dasein and Being in Contributions to Philosophy. And translates it as a field that time and Being present there in Of Time and Being. This evolutionary approach of Heidegger guides us to the meaning of thinking that Heidegger expressed in 1951-52 lessons.
This article express that we can achieve a new interpretation of the concept of Heideggerian event, when we put all interpretation in the field of the meaning of thinking.
خلاصه ماشینی:
واژگان کليدي: هايدگر، رخداد از آن خودکننده ، هستي، تجربه ي زيسته ، تفکر مقدمه عموما کار فکري هايدگر را به دو دورة اول و دوم دسته بندي ميکنند؛ اما اين بـه معنـاي آن نيست که نوعي انفصال رخ داده باشد -چنانکه مثلا درخصوص ويتگنشتاين رخ داد- بلکه گونه اي تکامل در کار بـود تـا هايـدگر از نظرگـاه نخسـت ، کـه مبتنـي بـر شـيوه اي نظام مند برپايه ي جستجوي خصائل وجودي انسـان بـود، بـه نظرگـاه پسـين ، کـه برپايـه ي آشکارگي هستي به ماهو و اصالت دادن به اثر هنري به عنوان جلوه گاه هستي است ، برسد.
با اين حال در اين پژوهش قصد داريم که نه تنها با واکاوي اين اثر، که جلوه گاه مفهوم رخداد در تفکر دوران گذار هايدگر قلمداد ميشود (يعني سال هاي ١٩٣٦ تا ١٩٣٨)، بلکه همچنين با پرداختن به کتاب هاي به سوي يک تعريف براي فلسفه (١٩١٩) و درباب زمان و هستي (١٩٦٢) به ديدگاهي همه جانبه درخصوص مفهوم رخداد در انديشۀ هايدگر دست يابيم و آن گاه به بررسي اين موضوع بپردازيم که آيا ميتوان مفهومي با گستره اي اين چنين وسيع را به عنوان يک مفهوم واحد ساماندهي و ارائه کرد؟ نکته اي که در اين جا اهميت دارد اين است که اين پژوهش خواهد کوشيد تا اين ساماندهي را در افق فکري خود هايدگر انجام دهد.
P ,٢٠٠٧ ,Emad) و دست مايۀ اصلي هايدگر براي پاسخ گويي به اين پرسش Ereignis به مثابۀ رخداد ازآن خودکننده است .