چکیده:
بنیاد تجربه دینی از دیدگاه رودلف اتو، نومینوس یا امر قدسی ست؛ امری که ناگفتنی و نافهمیدنی، و درعین حال، پیشینی است. او در بخشی از کتاب ایده امر قدسی می گوید هرکسی که هیچ تجربه یی درونی و معنوی از دین نداشته است یا نمی تواند داشته باشد، بهتر است دست از خواندن این کتاب بکشد. و ازآنجاکه امر قدسی این گونه است، اتو تلاش می کند با توصیفات خویش درباره تجلیات امر قدسی در درون انسان ها، کاری کارستان کند؛ یعنی درباره چیزی بگوید که گفتنی نیست! البته اتو این توصیفات را به گونه یی پراکنده گفته است، اما همه آنچه در این مقاله آمده، صورت بندی تفسیری تازه و منسجمی از این توصیفات پراکنده درباره امر قدسی و تجلیات آن است. امر قدسی ازآنجاکه ماده و مایه و بی صورت است، برای اینکه در درون انسان تجلی کند، باید به صورت های گوناگونی درآید و اگر چنین نشود، در روح انسان، تجربه نخواهد شد.
خلاصه ماشینی:
نومینوس، واژهیی است که او با خلاقیتش آن را برای این معنای ویژه میآفریند؛ چرا که معنای واژة مقدس و همخانوادههای آن، در درازنای تاریخ و بهدرستی بار اخلاقی و فلسفی و عقلی پیدا کرده است، اما دیندارها چنان بر این بار معنایی تأکید بیش از اندازه کردهاند که معنای اصلی و اولیة خود را (که معنای قدسی غیراخلاقی و غیرفلسفی بوده است) از دست داده است.
اتو میخواهد بگوید که امر قدسی، در اصل و ذات خود، عقل و اخلاق نیست، اما در فرایند تکاملی خود بار اخلاقی و عقلانی نیز پیدا میکند.
پاسخ اتو این است: اگرچه [امر قدسی یا خدا] از مسیر مفهومی فهم، دوری میکند، اما [در هر صورت] باید، بهنحوی، در درون فهم باشد، وگرنه هیچ و هرگز چیزی دربارة او نمیتوانستیم بگوییم.
البته اتو در جای دیگر از کتاب، به گونهیی سخن میگوید که بحثهای عقلانی برای کسی که تجربة دینی نداشته است، یکسره بیجا و ناسودمند نیست: یگانه راه فهماندن آن [نومینوس] به دیگری، این است که باید او با ذهن خودش دربارة این موضوع، بررسی کند تا جایی که به نقطهیی برسد که «امر قدسی»، بهناچار، او را بلرزاند و به زندگی و آگاهی وارد شود (Otto, 1923, p.
میتوان سخن او را اینگونه تفسیر کرد که نسبت قدسیت و اخلاق، نسبت عموم و خصوص مطلق است: واژة مقدس، همة ارزشهای اخلاقی را دربردارد؛ اما افزون بر ارزشهای اخلاقی، معنایی افزوده نیز دارد؛ که فقط میتوان آن را احساس کرد (Otto, 1923, p.