خلاصه ماشینی:
"در اینجا سعی شده است دیدگاههای متفاوت سایر تعاونگران در خارج از حوزه تعاون کشورمان در خصوص"نقش مشارکت فعال اعضا و نیز فقدان حضور مؤثر آنان در ساختار تعاونیها"را به عنوان الگوهای قابل تغییر و تطبیق با ویژگیهای بومی ایران مورد مداقه قرار دهیم و علل عدم توفیق تعاونیها در جلب مشارکت اعضا و راهکارهای عملی در درمان این بیماری فراگیر تعاونی را بررسی نماییم.
تشخیص بیماری فقر مشارکت اعضا در تعاونیها 1-عضویت در ابعاد اقتصادی و سیاسی چرا بعضی تعاونیها در کار ارتباط با اعضا با شکست روبرو میشوند و دیگر نمیتوان پسوند"تعاونی"به آنها اطلاق کرد؟ برای پاسخ به این پرسش باید نقاط ضعف تعاونی را در این زمینه بشناسیم.
در ادامه این موضوع مطرح میشود که چه کسی مدیریت تعاونی را در دست دارد، چه کسی چه تصمیماتی میگیرد و ماهیت نقشآفرینان تعاونی چیست؟ پس چه بر سر هویت تعاون میآید؟ اگر تعاونیها عناصر لازم برای تعاونگری را فراهم نکنند،در آن صورت نه اعضا و نه دستاندرکاران شرکتهای خصوصی دیگر تعاونی را از غیرتعاونی تمیز نمیدهند.
برخی دلایل این امر عبارتند از: -عملکرد ضعیف تعاونی و عدم ارائه سود از طرف شرکت -عدم شناخت ویژگیهای کلی تعاون،به ویژه تعاونی موردنظر اعضا به دلیل فقر اطلاعرسانی و عدم علاقه مدیریت به ساختار عضویت -عدم احساس رضایت اعضا از توسعه تعاونی و پیچیده شدن فعالیت تجاری آن -عدم خواست اعضا برای پذیرش مسؤولیت و وقف اوقت فراغت خود به کار تعاونی،اعضا صرفا میخواهند از خدمات تعاونی و مزایای اقتصادی آن استفاده کنند،اما علاقهای به سایر مشارکتها ندارند."