چکیده:
پژوهش حاضر در پی ارائهی "نظریه عدالت سیاسی" در اندیشهی سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی است و این مهم را در قالب روش تحلیل گفتمان بررسی خواهد کرد. خواجه نصیر در ساماندهی این مسأله براساس اصول مذهب شیعه - بهویژه "عدالت" و "امامت" - پیش رفته و برمبنای عدل الهی در نظام تشریع و قاعدهی لطف، به امام یا رئیس اول مدینه مشروعیت داده و او را عامل جاریشدن عدالت سیاسی و اجتماعی محسوب کرده است. بدینترتیب "امام" محور اندیشهی سیاسی و دال مرکزی مفصلبندی گفتمان عدالت سیاسی خواجه نصیر است که با جذب دالهای شناور (ارتباط با عقل فعال، پیوند شرع با عقل، پیوند دین و سیاست، فضایل امام، استعداد و استحقاق و ....) از حوزهی گفتمانگونگی زمانه، با تثبیت معنا در پی هژمونیکنمودن خویش میباشد. طوسی با نگرش شیعی، مدینهای فاضله ارائه و گفتمانی پایدار و ماندگار در برابر دیگر گفتمانها (در دوران خود و بعد آن) ایجاد میکند.
خلاصه ماشینی:
خواجه نصیر در ساماندهی این مسأله براساس اصول مذهب شیعه - بهویژه "عدالت" و "امامت" - پیش رفته و برمبنای عدل الهی در نظام تشریع و قاعدهی لطف، به امام یا رئیس اول مدینه مشروعیت داده و او را عامل جاریشدن عدالت سیاسی و اجتماعی محسوب کرده است.
در اینراستا سوالات مقاله عبارتند از: نظریهی عدالت سیاسی و اصول آن در اندیشهی سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی کدامند؟ اهمیت عدالت سیاسی بهمثابه گفتمان درساماندهی زندگی سیاسی مردم در مدینهی فاضله چگونه قابل تبیین است؟ مدعای نوشته این است که: خواجه نصیرالدین طوسی، نظریهی عدالت سیاسی خویش را حول محور اندیشهی "امامت" و "عدالت" شیعه اثنیعشری - برای ساماندهی به زندگی سیاسی و اجتماعی مردم در مدینه، ساختاربندی (همچون گفتمانی در جهت هژمونیکشدن) مینماید که نشاندهندهی پیوند امام و عدالت سیاسی (در مقام اثبات و ثبوت آن) در نگرش وی میباشد.
بعد از این مفصلبندی، دالهای شناور دیگر گفتمان یعنی: "ارتباط با عقل فعال یا اول"، "پیوند عقل و شریعت"، "پیوند دین و سیاست" و اهمیتدادن به امر سیاسی"، "حاکمیت قانون"، "فضایل امام"، "عدالت - اعتدال صناعی در اجتماع"، "تعلیمپذیری- تکاملپذیری انسان"، "استحقاق – استعداد"، "محبت فطری – صداقت" را بهصورت زنجیرهای همارز بههم متصل و جذب دال مرکزی امام میشوند.
دال مرکزی گفتمان عدالت سیاسی خواجه نصیر، امام یا رئیس اول مدینه است که با جذب دالهای شناور از حوزهی گفتمانگونگی، نظام معنایی شیعی را تثبیت و هویت فردی و جمعی مردم را میسازد؛ بنابراین، امام، هم نتیجهی عدل الهی و هم عامل جاریشدن آن در مدینهی فاضله است.