چکیده:
بررسی و تحلیل عوامل موثر بر شکل گیری سیاست خارجی دولت ها، در فهم موقعیت و عوامل شکل گیری تصمیم سازی های صورت گرفته در آن نقش بسزایی دارد. این مقاله باهدف بررسی عوامل اثرگذار بر سیاست خارجی دولت یازدهم؛ الگوهای مختلف تحلیل سیاست خارجی در این حوزه را مورد بررسی قرار داده و مدل جیمز روزنا را به عنوان الگوی مختار برگزیده است. پژوهشگر در این تحقیق به دنبال بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ادوار مختلف پس ازآن، خصوصا دولت یازدهم بوده است. بدین منظور سیاست خارجی دولت های نهم و دهم نیز به عنوان یکی از عوامل اصلی اثرگذار بر سیاست خارجی دولت یازدهم مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس این تحقیق مشخص می کند تفاوت های سیاست خارجی در دولت یازدهم نسبت به دولت های قبل، خصوصا دولت های نهم و دهم چیست و در چارچوب تحلیلی جیمز روزنا، چه عواملی بر آن تاثیرگذار بوده است. درنهایت بررسی این پژوهش نشان می دهد در شکل گیری الگوی سیاست خارجی دولت یازدهم به ترتیب متغیرهای محیط بین الملل، فرد، نقش، جامعه و حکومت مهم ترین نقش ها را ایفا کرده اند.
خلاصه ماشینی:
مفهوم تعاملات همان گونه که رمضاني نيز بيان مي دارد، با مفهوم پيوستگي هاي ملي - بين المللي جيمز روزنا که از بالاترين درجه اهميت در بررسي سياست خارجي کشورهاي درحال توسعه ازجمله ايران برخوردار است ، شباهت کلي دارد؛ بنابراين چارچوب مفهومي مبتني بر تلفيق بين سطوح جيمز روزنا، علي رغم کاستي ها و نارسائي هاي احتمالي ، قابليت تحليلي و قدرت تبيين بيشتري براي تجزيه وتحليل سياست خارجي جمهوري اسلامي دارد.
جهت گيري هاي دولت هاي نهم و دهم درزمينه سياست خارجي بازخوردهايي در سطح بين الملل براي ايران داشت که زمينه هاي روي کار آمدن دولت يازدهم را ايجاد کرد که در ذيل به صورت مختصر به آن ها اشاره مي کنيم : - تمرکز احمدي نژاد بر سياست نگاه به شرق - ادامه فعاليت هاي هسته اي و صدور قطعنامه هاي شوراي امنيت باهدف امنيتي نمودن ايران - رويکرد تهاجمي و ايجاد موضع گيري جهاني عليه ايران و تلاش براي براندازي نظام - طرح موضوع انکار هولوکاست با تعابير بسيار تند به همين دليل در ابتداي حضور روحاني در رأس دولت جمهوري اسلامي ، تهديدات بسياري از سوي دولت هاي اروپايي متوجه ايران بود.
پس از بررسي و تجزيه وتحليل متغيرهاي ارائه شده توسط روزنا (فرد، حکومت ، نقش ، جامعه و عوامل بين المللي ) به اين واقعيت دست يافتيم که جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک قدرت منطقه اي در طي تغيير در جهت گيري سياست خارجي در سال ١٣٩٢ از دو متغير فرد (شخصيت و سوابق ويژه روحاني ) و متغير بين الملل بيشترين تأثير را نسبت به ساير متغيرها پذيرفته است .