چکیده:
ایالت اردلان در عرصه رقابتهای دو رقیب صفوی (1501-1722م) و عثمانی (1280-1924م) با توجه به موقعیت جغرافیای سیاسی آن، فراز و فرودهای فراوانی را پشت سر گذاشت؛ بهگونهای که بر اثر منازعات طرفین قلمرو این ایالت به تدریج تحلیل رفت. پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی در پی تبیین و تحلیل سیر تحولات ایالت و امارت اردلان در دوره صفوی و نوع نگاه و سیاست شاهان صفویه و سلاطین عثمانی به تختگاه این والینشین است و اینکه نقش و جایگاه این امارت و حاکمانش در قبال قدرتهای مذکور چه بوده و چه عواملی باعث شده تا این ایالت به کانون برخورد دو حکومت تبدیل گردد. بر اساس این پژوهش حکام قلمرو اردلان که به عنوان میدان رویارویی عقیدتی، سیاسی و نظامی دو قدرت شرقی، عثمانی و صفوی، اهمیت سوق الجیشی بسیاری داشت، ناگزیر بودند در جهت حفظ جایگاه و تحکیم موقعیت و استقلال خویش، در گرایش به یکی از این دو قدرت حتیالامکان محتاطانه و سیاستمدارانه عمل کنند.
Because of the geographical and geopolitical position of Ardalan state, it has experienced much fallings and downs by the Safavid and Ottoman competition. So that the realm of this state gradually reduced. The present study aims to describe and analyze the transition process of the Ardalan state in the Safavid era and co, it aims to answer two questions: why did the state turn as a conflict area for those governments? What was the role of this state and its governors against aforementioned powers? The present study aims to examine this hypothesis: Geographical and geo.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر به روش توصيفي - تحليلي در پي تبيين و تحليل سير تحولات ايالت و امارت اردلان در دوره صفوي و نوع نگاه و سياست شاهان صفويه و سلاطين عثماني به تختگاه اين والي نشين است و اين که نقش و جايگاه اين امارت و حاکمانش در قبال قدرتهاي مذکور چه بوده و چه عواملي باعث شده تا اين ايالت به کانون برخورد دو حکومت تبديل گردد.
با اين که در آثاري مانند تاريخ مردوخ اثر شيخ محمد مردوخ، زبدة التواريخ سنندجي تأليف ملامحمدشريف قاضي ، حديقه ناصري (در تاريخ و جغرافياي کردستان) نوشته ميرزا علي اکبر مشهور به وقايع نگار و تحفه ناصري از ميرزا شکرالله سنندجي اشاراتي گذرا به موضوع شده ، هرگز به صورت دقيق به آن پرداخته نشده است .
پس از دوره آرامشي کوتاه مدت، عثمانپاشا سردار سلطانسليمان به شهر زور حمله کرد و سرخاب در قلعه زلم گرفتار شد و طهماسب چون از حال وي باخبر شد، نيرويي به فرماندهي ابراهيم ميرزا و بدرخان و اميرغيب بيگ به ياري امير اردلان فرستاد که به شکست ۳۲ عثماني منجر گرديد.
٦۲ قيام قلعه دمدم ٦۳ (۱۰۱۸ه) نمونه بارز تنازع اکراد با حکومت صفويه بود؛٦٤ چنانکه استنفورد بيان کرده است ، سلطان سليم عثماني ادريس بدليسي را براي تبليغ و حمايت امراي کرد از عثماني به اين منطقه گسيل داشت .
زکي بيگ ، محمد امين ، زبده تاريخ کرد و کردستان، ج ۲، ترجمه يدالله روشن اردلان، تهران، انتشارات توس، ۱۳۸۱ش .