چکیده:
علامه طباطبایی در آثار خود، دیدگاههای متفاوتی دربارهی نحوهی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی دارد: الف) عینیتِ صفات با یکدیگر و با ذات الهی، ب) عینیت یک طرفه، ج) عینیت مفهومی و مصداقی ذات الهی با صفات. چنین بهنظر میرسد که این سه دیدگاه بر مبانیِ متفاوت و در طول یکدیگر استوار است. هر دیدگاه با حفظ موضوع و مبانیاش تحقق داشته و دیدگاههای دیگر را نیز نقض نمیکند. در دیدگاه نخست، عینیت دوطرفهی صفات کمالی با یکدیگر و با ذات الهی، کثرت مفهومی صفات الهی و وحدت تشکیکیِ غیرتفاضلیِ آنها بر اساس آثار علامه طباطبایی تبیین میشود. دیدگاهِ عینیت یکطرفه اصطلاح مختصِ علامه طباطبایی است و چنین بهنظر میرسد که با تحلیل مقامات الهی از نظر ایشان، میتوان این دیدگاه را تبیین نمود. دیدگاه سوم مبتنی بر نظریهی بدیعِ علامه طباطبایی یعنی توحید اطلاقی است، که نهایتاً به نفیِ نحوهی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی میانجامد.
خلاصه ماشینی:
در دیدگاه نخست، عینیت دوطرفهی صفات کمالی با یکدیگر و با ذات الهی، کثرت مفهومی صفات الهی و وحدت تشکیکی غیرتفاضلی آنها بر اساس آثار علامه طباطبایی تبیین میشود.
علامه طباطبایی در آثار گوناگون خود، دو رویکرد عمده به این مسأله دارد: الف) اثبات تمام کمالات هستی را برای خداوند (همچون اثبات وجود الهی و توحید) با تأملی جزئی، مسلم میشمرد (13، ج: 5، صص: 1029 - 1032)؛ ب) کمال توحید (یعنی توحید اطلاقی) را در نفی صفات کمالی از ذات الهی میداند (14، ص: 311).
شایان ذکر است، علامه طباطبایی در رسالهای در اثبات واجبالوجود، میفرماید: «هر یک از این صفات کمالی عین ذات متعالیهی واجبالوجود است و بالعکس؛ یعنی ذات متعالیه نیز با صفات کمالیه عینیت دارد و اگر عینیت از جانبین نباشد، لازم میآید که ذات مقدسه نسبت به صفات متعالیه محدود باشد، در صورتیکه عدم محدودیت ذات واجب تعالی شأنه ثابت شد، پس عدم عینیت از جانبین مستلزم خلف است» (21، صص: 29 - 30).
در این مورد باید گفت مبنای تشکیک وجود با سه مرتبه قراردادن اعلی مراتب (که یک مرتبهی بسیط فی غایت بساطت است و تعلیل کثرات امکانی (جهان خلقت) و همچنین کثرات اسماء و صفات با بعضی از آن سه مرتبهی حقیقت)، نمیسازد؛ ب) اگر یک مرتبهی صرف و محض فی نفسه سه مرتبهی حقیقی باشد، خلف ضروری میشود زیرا آنچه یک مرتبه فرض شده بود سه مرتبه میشود نه یک مرتبه؛ ج) «اگر بنا شود که عنوان با ذی عنوان دو مرتبه شمرده شود، هر مرتبه از وجود به اعتبار ماهیت و عنوانی که دارد، دو مرتبه خواهد بود».