چکیده:
خداوند، انسان را موجودی دو بعدی و تربیت پذیرآفریده است. و در میان تربیتها، تربیت نفس و حکمیت برآن از مهم ترین تربیت ها قلمداد گردیده است. حال سوال این است که نفس را باید به نحوی تربیت کرد تا سعادت و رستگاری اورا تضمین نماید? دراین تحقیق ابتدا، مفهوم لغوی تربیت ونفس بررسی شده وسپس، مهمترین حالات نفس بیان گردیده است. درمسیر رسیدن به کمال نفس، عواملی منجر به کم شدن سرعت ویا سقوط ازآن می گردد که شامل: هوای نفس، دنیا، شیطان می باشد که باید راه تسلط بر هر کدام از آنهارا بیابیم و این بدست نمی آید، مگر با کمک شناخت روش های درست تربیت نفس، مثل تهذیب نفس، توبه، انذار، .... که می توانند ما را در این مسیر یاری دهند. تربیت نفس نتایجی را در بر دارد که منجر به دست یافتن به قرب ورضایت الهی ومتخلق شدن به اخلاق حسنه و سعادت دنیا و عقبی می شود. اثر حاضر با عنایت به آیات قرآنی، همه مفاهیم و مراحل فوق را مورد مداقه و بررسی قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"خداوند از قول سامری می فر ماید:«قال بصرت بما لم یبصروا به فقبضت قبضة من أثر الرسول فنبذتها و کذٰلک سولت لی نفسی » (طه،96) گفت: «من چیزی دیدم که آنها ندیدند من قسمتی از آثار رسول (و فرستاده خدا) را گرفتم، سپس آن را افکندم، و اینچنین (هوای) نفس من این کار را در نظرم جلوه داد!» درتفسیراین آیه، آورده اند زنهار از پیروی نفس مسوله که بسا شود هلاکت ابدی و عذاب دائمی را برای خویش فراهم سازد، چنانچه سامری به اقرار خود، گوساله پرستی و گمراهی ششصد هزار نفر بنی اسرائیلی را از تسویلات نفس خود شمارد (حسینی شاه عبدالعظیمی، 1363، ج 8 : 320) شناسایی نفس مسوله و نجات از تسویل او، کار آسانی نیست تا انسان بفهمد این کاری که انجام می دهد ظاهر وباطنش برای خداست یا نه ،زیراخود و کارهایش را توجیه می کند.
قرآن کریم ، پیروی از هوای نفس را از مهمترین عوامل سقوط دانسته و در آیات فراوانی در این باره سخن گفته است ودرجایی به پیامبر گرامی (ص) سفارش می کند:« و لا تطع من أغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هواه و کان أمره فرطا » (کهف، 28) از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساخته ایم و از هوای نفس خود پیروی کرده و اساس کارش بر زیاده روی است ؛ پیروی مکن ویا حضرت علی (ع) می فرماید: هر کس مشتاق بهشت است، باید خواسته های نفسانی را فراموش کند.
5- تربیت نفس، گاهی آثاراخلاقی دارد که در همین دنیا حاصل میشود، مانند: تهذیب نفس واخلاق و وصول به کمال وتعالی انسان وگاهی آثار آن اخروی است مانند: به کمال سعادت ورستگاری اخروی رسیدن ودر نهایت همه اینها به قرب ولقاء الهی دست پیدا کردن می باشد."