خلاصه ماشینی:
"اما درپریان های لیاسند ماریس، ادریس از ترس اینکه حرفش را باور نکنند نمی خواهد چیزی از ماجرا را به کسی بگوید: «ادریس از دریا که برگشت یک کلمه هم حرف نزد.
این موجود، که پرداختن به شخصیت و نقش او دراینجا نمی گنجد، ادریس را وادارمی کند به دریا بازگردد و دوباره با پری دریایی روبه رو شود.
اما برخک فی روایت های قبل، که درآن دیدن پری دریایی رازی بین پری و صیاد بود، دراین روایت، ناخدا سیراف همه چیزرا می داند بی آنکه کسی چیزی به او گفته باشد: <>ناخدا ازجهازبیرون آمد و به طرف ادریس راه افتاد.
نمی دونم چرا اومده سراغ ادریس!« (همان) حسن پاوسایی درنقدش برکتاب یریان های لیاسند ماریس، که در شماره ی صدوهفتادوشت کتاب ماه چاپ شده، به این نکته اشاره کرده است که تقاضای گهواره توسط پری دریایی برای نوزادش قبک دررمان های ترجمه ای مربوط به پریان آمده است.
در نگاهی کلی تر، می توان بزرگ ترین تفاوت پری در پریان های لیاسند ماریس با روایت های دیگر را کمک خواستن او برای نجات دریا و موجودات دریایی دانست.
دریک جمع بندی کلی می توان این گونه نتیجه گرفت که طاهره ایبد در رمان پریان های لیاسند ماریس ازبن مایه ی پری دریایی به نحوی متغاوت و با پرداختی بیشتر بهره برده است.
همه ی این ها نقش هایی است که طاهره ایبد برای پری های دریایی تعریف کرده وبرعهده شان گذاشته وبه خواننده ی نوجوان، به خصوص دختران، اجازه داده با خیال پردازی های اووشخصیت های خیالی رمانش هم سفرشوند و ازاین سفرخطرناک وپرهیجان لذت ببرند."