چکیده:
هدف از مطالعه حاضر، تعیین رابطه بین عوامل اجتماعی و اقتصادی با ارتکاب نوع قتل در بین زندانیان محکوم به قتل در استان آذربایجان شرقی بوده است . جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه زندانیان مرد و زن استان آذربایجان شرقی طبق آمار گزارش شده مسئولین اداره کل زندان های استان میباشند که به جرم قتل عمد در سال های ٩٣-١٣٩٠ در زندان های استان آذربایجان شرقی محکوم و تحمل حبس مینمایند و تعداد آن ها ١٠٧ نفر مرد و ١٣ نفر زن بود که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان ، ٩٢ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته همراه با مصاحبه بود که اعتبار آن به صورت صوری و پایایی آن به صورت پیش آزمون تایید گردید. بر اساس یافته های تحقیق بیش از نیمی از محکومین به قتل از افراد طبقه پایین (فقیر)، کم سواد و مجرد بودند. هم چنین مردان بسیار بیشتر از زنان مرتکب قتل شده اند. نیمی از قتل ها، قتل های اجتماعی به ویژه اختلافات خانوادگی و نزاع های دسته جمعی بودند. هم چنین تفاوت معنادار بین وضعیت تاهل و جنسیت با ارتکاب به قتل به دست آمد.
The aim of this study was to determine the relationship between social and economic factors with committing the type of murder among the prisoners who were convicted of murder in East Azerbaijan province. The population of the study included all male and female prisoners (107 males and 13 females) of East Azerbaijan province, who were sentenced to imprisonment (in 1390-93 years) on charges of murder. 92 prisoners were selected as the sample of the study based on Morgan sampling table. The sampling method was Simple random and a data collection tool was a questionnaire which its reliability and validity were confirmed. According to the results, more than half of those convicted of the murder was low class (the poor), less educated and single. In addition, men are much more likely than women to commit murder. Half of the murders were social killings particularly family disputes and collective quarrels. Also there is no significant difference between marital status and sex with murder.
خلاصه ماشینی:
com شده است و لذا برخلاف سایر جرایم که نسبت به زمان و مکان مفهومی نسبی پیدا میکنند، قتل نفس همیشه جرم شناخته میشده است ، با این تفاوت که در بعضی از مراحل و جوامع بشری بعضی از موارد آن استثناء از جرم بوده است ، مانند کشتن دختران در عهد جاهلیت به وسیله پدر و یا کشتن افراد پیر و پدران سالخورده به دست فرزندان در بعضی جوامع ابتدایی، در حالی که پدیده های دیگری مثل مسائل جنسی بستگی به جوامع و زمان های متفاوت دارد تا در قالب جرم گنجانده شود و ممکن است در شرایط حاضر یک عمل جنسی معین در کشوری جرم ، ولی در کشور دیگر مشروع تلقی شود، در حالی که قتل نفس در همه کشورها جرم تلقی میشود، تنها اختلاف احتمالا در میزان مجازات مجرم میباشد.
در گذشته این دیدگاه حاکم بود که رفتار اجتماعی فرد، از جمله رفتارهای بزهکارانه وی را بیشتر ناشی از خصوصیات فردی و احیانا ویژگیهای ظاهری و فیزیولوژیکی بدانند و در این راه شکل های مختلف پیشانی، اندازه جمجمه و نیز تاثیر وراثت و نقش خلقت و موارد دیگر مورد مطالعه قرار گرفتند، اما به مرور زمان دیدگاه های جامعه شناسانه و تبیین رفتار اجتماعی فرد از طریق فهم مسائل و معظلات اجتماعی و مربوط نمودن این رفتار به ساختار اجتماعی و پایگاه طبقاتی عامل رفتار اهمیت یافت و در این تحقیق سعی خواهد شد با بررسی نقش عوامل اجتماعی هم چون اختلافات زناشویی، اختلافات خانوادگی، اختلافات قومی و قبیله ای و عوامل اقتصادی هم چون سرقت ، اختلافات ملکی و مالی و طلبکاری و ارث که موجب بروز قتل درجامعه میشود راهبرد پیشگیرانه ای نسبت به بزهکاری، خشونت اجتماعی و قتل ارائه نمود، بر این اساس تدابیر پیشگیرانه باید عوامل فردی، اجتماعی و اقتصادی را دربر داشته باشد.