چکیده:
سابقه و هدف: یکی از شایعترین بیماریهای دوران بارداری، دیابت بارداری است که برای نخستین بار در دوران بارداری شروع یا تشخیص داده میشود. با توجه به اهمیت تشخیص سریع و درمان بهموقع این بیماری، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر معنویتدرمانی گروهی بر اضطراب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت بارداری انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه زنان مبتلا به دیابت بارداری مراجعهکننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر ورامین در سال 1394 بود. درمجموع، 40 بیمار با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 80 دقیقهای با روش معنویتدرمانی گروهی آموزش دید. همه گروهها پرسشنامههای اضطراب Cattell (Cattell’s Anxiety Questionnaire: CAQ) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (World Health Organization’s quality of life: WHOQOL) را تکمیل کردند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و با استفاده از نرمافزار SPSS 19 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد که میان گروههای معنویتدرمانی گروهی و کنترل در اضطراب و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود داشت؛ بهعبارت دیگر معنویتدرمانی گروهی بهطور معناداری باعث کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت بارداری شد (01/0>P).
استنتاج: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، معنویتدرمانی گروهی در کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی اهمیت دارد؛ بنابراین پیشنهاد میشود مشاوران و درمانگران از روش معنویتدرمانی گروهی برای کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی استفاده کنند.
خلاصه ماشینی:
تأثیر معنویتدرمانی گروهی بر اضطراب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت بارداری مرضیه نیاز آذری1، معصومه عبدالهی2، نرجس خاتون ذبیحی حصاری3، جمال عاشوری4* سابقه و هدف: یکی از شایعترین بیماریهای دوران بارداری، دیابت بارداری است که برای نخستین بار در دوران بارداری شروع یا تشخیص داده میشود.
با توجه به اهمیت تشخیص سریع و درمان بهموقع این بیماری، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنویتدرمانی گروهی بر اضطراب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت بارداری انجام شد.
همه گروهها پرسشنامههای اضطراب Cattell (Cattell’s Anxiety Questionnaire: CAQ) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (World Health Organization’s quality of life: WHOQOL) را تکمیل کردند.
همچنین تشخیص GD نقش مهمی در برنامهریزی برای مراقبت و درمان دارد؛ بنابراین باید بهدنبال راهکارهایی برای کاهش مشکلات زنان مبتلا به GD بود که با توجه به ظرفیتهای معنوی انسان برای این منظور میتوان از روش GST استفاده کرد.
درباره ضرورت انجام پژوهش میتوان گفت درصورت تأثیر GST بر کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به GD میتوان بهطور گسترده از روش مذکور برای انجام مداخلات روانشناختی بهره برد.
همچنین برای اندازهگیری کیفیت زندگیاز پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (World Health Organization’s Quality of Life: WHOQOL) استفاده شد.
در جدول 3، نتایج آزمون تحلیل کوواریانس با کنترل اثر پیشآزمون برای بررسی تأثیر GST بر اضطراب و کیفیت زندگی ارائه شده است.
بحث این پژوهش با هدف بررسی GST بر اضطراب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به GD صورت گرفت.
در تبیین تأثیر GST بر کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی میتوان گفت براساس نظر Udermann (28) عوامل گوناگونی باعث تأثیرGST میشوند.