چکیده:
وند وجهی که نشاندهندۀ امر، شرط و التزام است و در گویش مکریانی از زبان کردی با پیشوندهای (da- وbi-) نشان داده میشود، هنگام اضافه شدن به ستاک فعلی باعث بروز یکسری از فرآیندهای واجی میگردد. این مقاله با پیروی از اصول کلی نظریۀ خودواحد سعی در توصیف تحولات واجی ناشی از افزودهشدن پیشوند (da-) بر ستاک فعل در گویش مکریانی از زبان کردی دارد. چارچوب نظری پژوهش حاضر بر مبنای نظریۀ خودواحد که یکی از مشتقات واجشناسی زایشی میباشد، استوار است. دادههای مورد نیاز از طریق بررسی منابع موجود و ثبت دادههای مکتوب در کتب و متون زبان کردی بدست آمدهاست. نتایج حاصل از پژوهش اخیر نشان میدهد که سه فرآیند واجی حین اضافهشدن این پیشوند به ستاک پررنگتر از بقیه به نظر میرسند که عبارتند از: غلت افزایی و تبدیلشدن واکۀ ساده به واکۀ مرکب در پیشوند، حذف همخوان چاکنایی انسدادی و واکۀ همراه آن از ابتدای ستاک و تقلیل هجا و سرانجام فرآیند قلب. پربسامدترین فرآیند واجی ناشی از افزودن پیشوند (da-) در این گویش فرآیند غلتافزایی و مرکبشدن واکۀ سادۀ پیشوند است.
خلاصه ماشینی:
نظام واکه اي زبان کردي از ديد اسدپور و محمدي (۲۰۱۱) داراي هفت واکۀ مرکب است که همگي از ترکيب واکه هاي آغازين به اضافۀ دو غلت /w و j/ درست ميشوند: ساختار هجا در اين گويش داراي طرح هاي زير است : (به تصویر صفحه مراجعه شود) کريمي دوستان (۱۳۸۱، به نقل از زاهدي و علي نژاد:۱۳۸۸) معتقد است همگي گويش هاي کردي رايج در نواحي غربي ايران داراي ساخت هجايي CVhCCVChCCVhCVCChCVChCCVVCC هستند و در برخي از آنها مانند کردي مهاباد ساخت هجايي CVCCC نيز به ندرت يافت ميشود.
پيشينۀ تحقيق فرآيندهاي واجي در زبان ها و گويش هاي مختلف عموما در قالب نظريات رايج و به روز واج شناسي، ازجمله واج شناسي خودواحد (AutOsegmental PhOnOlOgy)، واج شناسي وابستگي (DependenCy PhOnOlOgy)، مشخصات هندسي (GeOmetry Features) کلمنتس و يا واج شناسي توليدي و بهينگي (Optimality) بررسي شده اند که البته نظريۀ بهينگي را ميتوان جزء يکي از نظريات متأخر در اين باب به شمار آورد.
البته دو اصل نيز با عنوان اصل حداکثر آغازه و اصل پايانۀ بيقاعده از سوي بيک مور (به نقل از کرد زعفرانلو کامبوزيا،همان :۱۳۷) مطرح شده است که مطابق اصل نخست حداکثر آغازٔە ممکن به هجا وصل مي شود و طبق اصل دوم هر واج آزاد به هجاي سمت چپ متصل ميشود و اين دو اصل در تمامي فرآيندهاي حاضر نقش دارند: ج ) اصل پايانه بي قاعده (به تصویر صفحه مراجعه شود) چ ) قطع خط پيوندي پايانۀ هجاي دوم و شناور شدن آن واج : (به تصویر صفحه مراجعه شود) ح ) اصل حداکثر آغازه و هجابندي مجدد و بازنمايي روساختي : (به تصویر صفحه مراجعه شود) سرانجام به بررسي آخرين فرآيند واجي يعني فرآيند قلب (Metathesis) ميرسيم .