چکیده:
گاه، برخی در برابر دریافت مزد، به انجام اعمال عبادی مبادرت می ورزند. دریافت مزد با لزوم قصد قربت در انجام اعمال عبادی، به ظاهر ناهماهنگ است. فقیهانی که این گونه اعمال عبادی را صحیح می دانند، در قالب نظریه داعی بر داعی(انگیزه قرب بر انگیزه مزد)، به تبیین استدلالی آن پرداخته اند. هر چند، ادبیات مکتوب فقه شیعه با این نظریه، نا آشنا نیست، ولی بررسی نوشته های فقهی، تدوینی را از این نظریه، گزارش نمی دهد. از این رو، نوشتار حاضر می کوشد در پی پیشینه شناسی نظریه داعی بر داعی در ادبیات مکتوب فقه شیعه، با تبیین مبنای پیروان این نظریه و بررسی نقدهایی که منتقدان، بر این نظریه، روا می دارند، ضمن پاسخگویی به نقدها و نشان دادن ضعف آنها، صحت و استواری آن را بر پایه استدلال عقلی روشن سازد و کارکرد آن را در تحلیل و توجیه مباحث معرفتی فقه عبادات نشان دهد.
Sometimes, one might perform act of worship in return for being paid. Apparently, asking for a wage for such an action is in contradiction with performing act of worship with the intention of winning God’s favor. The jurisprudents, who consider performing act of worship in this way, have approached this issue under the theory of incitement on incitement and have argumentatively stated such a theory. However, Shiite jurisprudence survey of literature is familiar with this theory, but investigating jurisprudential writings report no formulation of such a theory. Hence, by reviewing the written jurisprudential literature of this theory, the present paper attempts to explain the ideological basis the advocates of this theory believe and to investigate the criticisms the critics have raised with respect to this theory. Then, after responding and justifying these criticisms and referring to their weaknesses, the validity and stability of this theory are clarified, based on a rational argumentation. Likewise, its function is described by analyzing and justifying the epistemological issues of the act of worship jurisprudence.
Key words: act of worship correction, worship obedience incitement, incitement on incitement theory, the intention of winning God’s favor, asking for a wage for performing act of worship.
خلاصه ماشینی:
"آیات و روایات فراوانی وجود دارند که از ترتب آثار و لوازم و نیز تحقق اغراض دنیوی و اخروی در پی اتیان برخی از اعمال عبادی سخن میگویند (برای نمونه: بقره/261ـ262، 271، 274ـ277؛ مائده/95؛ اعراف/55؛ توبه/36؛ سجده/7؛ طه/132؛ غافر/50؛ جمعه/11؛ حر عاملی، 1409، 6/464ـ494، 7/5ـ20، 8/49ـ53، 85ـ183، 9/367ـ474 ) و بهاین شیوه، تودههای بندگان خدا را به انجام ان عبادات فرا میخوانند و بسی هویداست که بین اغراضی که به ذات باری تعالی بر نمیگردد، تفاوتی وجود ندارد؛ چه این غرض، دریافت مزد باشد و یا چیز دیگری از امور دنیوی یا اخروی؛ همانگونه که بیشتر مردم نیز، خداوند باریمرتبت را از روی ترس و یا طمع، عبادت میکنند (نهجالبلاغه، حکمت: 237)؛ از اینرو، انچه در انجام عمل عبادی، لازم است، تنها در میان بودن امتثال امر الهی، در انجام عمل عبادی است؛ هرچند داعی برای امتثال فرمان الهی، خود، چیزی است که به انجام دهنده عمل عبادی برمیگردد؛ زیرا در غیر اینصورت عبادت، تنها به اعمال عبادی اولیا و صالحانی همانند امیرمؤمنان (7) انحصار مییابد که ذات باری را از ان جهت عبادت میکنند که سزاوار عبادت است (یزدی، 1429، 1/ 136) به دیگر سخن، داعی آن چیزی نیست که به ذهن خطور میکند؛ داعی آن غایت و هدفی است که حقیقتا فاعل را بر انجام عمل برمیانگیزاند و او را بر اتیان آن فعل وا میدارد؛ از اینرو، محرک حقیقی فاعل برای انجام عبادت، همان غرضی است که بر عبادت مترتب است و فاعل عمل عبادی نیز برای دستیابی به آن، به انجام عبادت مبادرت میورزد."