خلاصه ماشینی:
"به طور مثال،در پنجمین برنامه عمرانی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی،حدود 6 درصد از بودجه عمرانی طی پنج سال برای این امور در نظر گرفته شده بود و در تبصرههای قوانین بودجه آن سالها هیچگونه تکلیفی برای بانکها،این نگرش در برخی از مسؤلان به وجود آمد که چون سرمایه بانکها متعلق به دولت است،دولت میتواند در نحوه تخصیص منابع بانکها،که کلا متعلق به مردم است،دخالت کند و از همین جا،به تدریج، مقدمات شکلگیری تسهیلات تکلیفی فراهم شد.
6-تضعیف مدیریت بانکها در استان نظر به اینکه بخش عمدهای از تسهیلات تکلیفی به صورت استانیتخصیص مییابد و در تخصیص این تسهیلات در هر استان،مقامات و ارگانهای مختلفی دخالت دارند و هر یک به نوعی خود را متولی سهمیههای تعیین شده میدانند،لذا این امر موجب بروز تنشهایی بین مدیریتهای بانکها در سطح استانها با مسوولان محلی میشود و به علاوه،در بسیاری از موارد،ملاحظات غیر اقتصادی مبنای تخصیص منابع قرار گرفته و بسیاری از طرحها- علیرغم عدم برخورداری از توجیهات فنی، مالی و اقتصادی-از این تسهیلات استفاده میکنند."