چکیده:
تحوّلات و دگرگونی خراسان در قرن ششم هجری، آذربایجان را به سبب جریان شعر و ادب
فارسی، رونقی دیگر داد و زمینه را برای ظهور شاعران توانا مهیّا ساخت. ظهور همین شاعران با
نگاهی نو و تازه خود زمینه ساز طرزی تازه شد. این تفاوت های عمده، در بهره گیری و نگاه آنان به
اسطوره و حماسه نیز نمود دارد. خاقانی شروانی نیز یکی از همان شاعران توانای سبک
آذربایجانی (= ارّانی) است که تصویرهای اساطیری شاخصة اصلی شعر اوست.
نگارنده در این جستار بر آن است تا با بررسی تلمیحات شاهنامه ای، اسطوره ای و حماسی
دیوان خاقانی، اغراض و اهداف او را در به کارگیری آن دسته از تلمیحات بازگو کند. از مهمترین
نتایج این بررسی، استخدام این نوع از تلمیحات با زیرساخت تشبیهی برای مدح ممدوحان است.
خلاصه ماشینی:
تأملی در اغراض بهکارگیری تلمیحات اسطورهای و حماسی در دیوان خاقانی اکبر حیدریان <FootNote No="13" Text="کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی"/> چکیده تحولات و دگرگونی خراسان در قرن ششم هجری، آذربایجان را به سبب جریان شعر و ادب فارسی، رونقی دیگر داد و زمینه را برای ظهور شاعران توانا مهیا ساخت.
افزون بر این، خاقانی در چند جای آثار خود، آشکارا از شاهنامه و فردوسی نام میبرد؛ چنان که در نامهای به جلالالدین شروانشاه برای بیان ارزش دیوان اشعار خویش از عنوان شاهنامه استفاده کرده است: «دیوان بنده را لوامع مدحت و جوامع محمدت جهانداری به عقود جواز و عنقود ثریا مکوکب و موشح است، شاهنامۀ ملک الانام خوانند» (خاقانی، 1362: 763 به نقل از آیدنلو، 1383: 8).
در قصیدهای دیگر، ممدوح را ابتدا به فریدون و دشمنان او را به ضحاک و اژدها مانند میکند و سپس، ممدوح را بر فریدون برتری میدهد: هست اتابک چون فریدون نیست باک ار کافران خویشتن ضحاک شور و اژدها سر ساختند آب گرز گاوسارش باد کو را عرشیان آتش ضحاک سوز و اژدها خور ساختند (همان: 113) اینگونه کاربرد تلمیحات در دیوان خاقانی بسامد بالایی دارد و ذکر همۀ آن موارد از حوصلۀ این جستار خارج است؛ برای مشاهدۀ نمونههای بیشتر رجوع کنید به: (ص 291 ، بیت 16؛ ص 69، بیت 17؛ ص 115، بیت 1؛ ص 264، بیت 10؛ ص 74، 1؛ ص 300، بیت 3؛ ص 225، بیت 2؛ ص 177، بیت 12؛ ص 74، بیت 5؛ ص 108، بیت 14؛ ص 300، بیت 16؛ ص 536، بیت 15 و 16؛ ص 118، بیت 19).