چکیده:
زوج درمانی مبتنی بر عوامل مشترک اسپرینکل و همکاران از رویکردهای یکپارچه نگر زوج
درمانی بوده که در آن به نقش انگیزه واتحاد درمانی، مفهوم سازی مشترک در درمان تاکید می گردد
واین پژوهش به بررسی اثربخشی روش زوج درمانی مبتنی بر عوامل مشترک با محتوای آموزه های
اسلامی بر گفتگوی موثر زوجین پرداخته است
این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی بود و از طرح آزمایشی آمیخته استفاده شد. جامعه آماری شامل
زوجینی بود که به دلیل عدم توانمندی گفتگوی موثر به مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره آرامش
ارومیه در سال 1394 مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 16 زوج بود که با روش نمونه گیری
تصادفی ساده از میان جامعه آماری انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش ( 16 نفر) و
گروه کنترل ( 16 نفر) جایگزین شده بودند. گروه آزمایش در 10 جلسه زوج درمانی مبتنی بر عوامل
مشترک با محتوای آموزه های اسلامی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند،
بود و از آزمون آماری تحلیل « مقیاس ارزیابی گفتگوی موثر زوجین » ابزار اندازه گیری پرسشنامه
واریانس با تکرار سنجش برای آزمون سوال تحقیق استفاده شد.
نتایج تحقیق نشان داد که میزان گفتگوی موثر زوجین گروه آزمایش در مقیاس های مهارت های
کلامی، غیرکلامی و فرایند گفتگوی موثر در مرحله قبل و بعد از مداخله، تفاوت معناداری داشته
است(P<0/001)،همچنین بین گروه آزمایش و گروه کنترل در میزان گفتگوی موثر زوجین در
مقیاس های گفتگوی موثر تفاوت معناداری وجود دارد(P<0/001)
بنا براین می توان گفت زوج درمانی مبتنی بر عوامل مشترک با محتوای آموزه های اسلامی گفتگوی موثر زوجین را بهبود داده
است و این نتیجه لزوم توجه زوج درمانگران به عوامل مشترک در زوج درمانی را نشان می دهد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به اینکه اکثریت جامعه ایران معتقد به دین اسلام می باشند و در زندگی خود از فرهنگ انسان ساز اسلام تبعیت می کنند، می توان زوجدرمانی مبتنی بر عوامل مشترک را با محتوای آموزههای اسلامی تلفیق نمود تا اثربخشی بیشتری داشته باشد، این آموزهها در ابعاد مختلف می تواند در شخصیت مشاور و کیفیت رابطه درمانی و ایجاد و افزایش انگیزه زوجین و چگونگی ارتباط و مسئولیت های متقابل آنها، توصیه های اخلاقی فراوانی دارد (سالاری فر،١٣٨٧).
شرح این جلسات بدین ترتیب است : تداوم اتحاد درمانی با بررسی تکالیف درمانی و تقویت تغییرات انجامشده، تحکیم امید و انگیزه به بهبودی گفتگوی زوجین با ارائه راهکارهای قرآنی، تقویت آگاهی از نقش مخرب تفکرات، احساسات و رفتارهای کلامی و غیرکلامی منفی (نفس اماره) در ارتباط با یکدیگر، ایجاد چرخه تعاملی مثبت با چهارچوب دهی مجدد شناختی و رفتارهای کلامی و غیرکلامی اسلامی و تمرین نقش ها، تمرین روش گفتگوی آگاهانه مبتنی بر گوش دادن فعال و صبر و شکیبایی در گوش دادن، انعکاس دادن، تمرین اعتبار و ارزش دادن به سخنان همسر و همدلی کردن با توجه به آموزههای اسلامی، آموزش و تمرین مهارت کنترل خشم با توجه به آموزههای اسلامی، ارزیابی میزان اتحاد درمانی، تکمیل فرم خود تحلیلی منطقی.
نتایج تحقیق نشان داد شرکت زوجین در جلسات زوجدرمانی مبتنی بر عوامل مشترک با محتوای آموزه های اسلامی توانسته است میزان گفتگوی مؤثر آنان را افزایش دهد و مراحل سه گانه این رویکرد در تعامل با متغیرهای تسهیل کننده درمان مانند اتحاد درمانی و انگیزه بالای زوجین و درمانگر توانسته است تفکرات، احساسات و رفتارهای منفی زوجین را اصلاح و چرخه تعاملی مثبت را جایگزین آن نماید و بدین ترتیب زوجین بر مشکل عدم گفتگوی مؤثرشان غلبه نمودند."