چکیده:
پژوهش حاضر به واکاوی مفهوم زن در ضرب المثل های لری با تاکید بر بعد نابرابری جنسیتی می پردازد. برای تحلیل موضوع، از دیدگاه نشانه شناسی بارت، تحلیل گفتمان لاکلا و موفه و تفسیرگرایی کیلفورد گیرتز کمک گرفته شد. رویکرد و روش تحقیق، رویکردی کیفی و استفاده از دو روش مطالعه اسناد و مصاحبه عمیق با افراد(زن، مرد) واجد شرایط بالای 50 سال بود. روش های انتخاب این افراد، و تفسیر و تحلیل داده ها، به ترتیب، بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و روش تحلیل موضوعی یا تماتیک است. داده های مورد بررسی، ضرب المثل های رایج در گویش لری ممسنی، به ویژه، موارد مرتبط با نابرابری جنسیتی بوده است. مقوله های ناشی از واکاوی ضرب المثل ها را می توان حول مقوله های فرعی زن موجودی سطحی نگر، حقیر، ابزارگونه، اطاعت پذیر، فتنه گر و سخن چین؛ و مقوله یا دال محوری « دیگری فرودست» دسته بندی و تحلیل کرد. بر اساس تحلیل مضامین و نگاه امیکی مصاحبه شوندگان، می توان گفت تصاویر ارائه شده از زنان در ضرب-المثل های لری، به شکل گیری و تقویت نوعی زبان جنسیت گرا و کردار تبعیض آمیز جنسیتی در جامعه مورد نظر انجامیده است. تا جاییکه این زبان جنسیتی، به تعبیر بارت، شکل اسطوره ای به خود گرفته و بر اساس نگاه گفتمانی لاکلا و موفه، نوعی مرز ضدیتی کاملا مشخص بین ما(مردان) به مثابه جنس فرادست، و دیگری(زنان) به مثابه جنس فرودست ترسیم و تحکیم شده است. در نهایت اینکه چنین تصویری می تواند هم بازتاب و بازگو کننده ی نابرابری بین جنسیتی و هم ممانعت کننده ی زنان در دستیابی به موقعیت های مهم و ارزشمند زیست اجتماع شان باشد.
This study explores the concept of women in Lori's proverbs with emphasis on gender inequality. To analyze the issue، From the perspective of Barrett's semiotics، discourse analysis Laclau and Mouffe and interpretive Geertz was used. Approach and methodology، Qualitative approach using both documentary study and in-depth interviews with people (men، women) over age 50 were qualified. These individuals selection methods، and interpretation of data، respectively، based on procedure of purposive sampling and analysis is thematic. The data examined، common proverbs in the dialect Lori mamasani، in particular، has been associated with gender inequality. Categories of Analysis proverb can be around subcategories woman superficial، humble، tool، obey the orders، seditious and Telltale، and category or axis signifier " the other inferior" category and analysis. According to Emic look at the analysis of themes and the interviewees، Representations of women in proverbs Larry، to the formation and strengthening of a sexist language and gender discriminatory practice has resulted in the target population. As far as gender language، according to Barthes، the shape of mythic taken and on the basis of discursive look Laclau and Mouffe، A clear boundary contradict between our (male) as sex superior، and the other (women) as inferior sex has been drawn and consolidation. Finally، such an image can reflect gender inequality and the prevention of women's access to positions of their social life is important and valuable.
خلاصه ماشینی:
"براساس تحلیل مضامین و نگاه امیکی مصاحبه شوندگان ، میتوان گفت تصاویر ارائه شده از زنان در ضرب المثل های لری، به شکل گیری و تقویت نوعی زبان جنسیت گرا و کردار تبعیض آمیز جنسیتی در جامعۀ مورد استادیار و عضو هیئت علمی جامعه شناسی دانشگاه یاسوج .
از نگاه اسطوره شناسی بارت ، کاربرد رایج و مکرر این ضرب المثل ها در زمینۀ مـورد نظر، آن را چنان حتمی و قابل باور برای جامعۀ مورد مطالعه ساخته و باور شیطان بودن زن را در ذهنیت همۀ افراد جامعه چنان تعبیه کرده که به اسطوره تبدیل شده اسـت ؛ تـا جایی که گویی زنان همیشه فتنه گر بوده و خواهند بود.
بدین ترتیـب ، در این ضرب المثل ها با قرار گرفتن دال «دیگری فرودست » در مرکز گفتمـان - کـه اهمیـت بسیاری در انسجام بخشی و معنابخشی به دیگر دال های گفتمان دارد- گفتمان جنسـیتی شکل گرفته که در شکل شمارة ٢، نشان داده شده است .
به هیچ وجه قابل قبول نیست و مرتبۀ زنـان حتـی بسیار فروتر از آن چیزی تصور میشود که در ضرب المثـل هـا بـه تصـویر کشـیده شـده است ؛ موجوداتی ابزارگونه در دست مردانی زورمدار- و به زعم خـود خداگونـه - کـه آنان (زنان ) را از نظر قدرت و اختیـار در زنـدگی بسـیار تحقیـر مـیکننـد و فرودسـت خویشتن مینشانند؛ زیرا آنان فتنه گرانی شیطان صفت با تصمیماتی نابخردانه و احساسی ترسیم شده اند که در تخریب روابط و اجتماع بسیار ماهر و قویدست هستند."