چکیده:
هدف نوشتار حاضر در وهلة نخست پرداختن به معنا، جایگاه و نقش اروس نزد پروکلوس است و سپس در پی نشان دادن تغییر معنا یا تغییر نقشی است که در این مفهوم توسط وی روی داده و معنای این واژه را به مفهوم رقیب خود یعنی آگاپة مسیحی نزدیک کرده است. هرچند خود پروکلوس در هیچیک از آثارش به این تغییر معنایی اذعان نکرده و حتی بر این باور است که این کار را در راستای تفکر افلاطونی انجام میدهد، اما چنانکه خواهیم دید با معنایی که او از اروس مراد میکند، دیگر تقابلی میان اروس و آگاپه در میان نخواهد بود، بلکه آن دو با یکدیگر سازگار میشوند.
خلاصه ماشینی:
"»( 79 ) با توجه به هر چهار دلالت، بویژه دلالت سوم و چهارم، میتوان دریافت که از سویی «زیبایی» در مقام متعلق اروس، همچون «زیبایی» افلاطون و «محرک نامتحرک» ارسطو φυσις / fusis αγαθον / agathon - good σοφον / sofon - wisdom καλον / kalon - beauty αληθεια / aletheia - verite - truth شوق برمیانگیزد و بتعبیری قبله نیاز و غایت هر موجودی است که بدلیل فقر و کاستیش در پی کمال و زیبایی است و هم از سوی دیگر به همة هستی صادر و ساطع میشود و در کنار «خیر» و «دانایی»، «همه چیز را از خود سرشار میکند و از طریق همه چیزها صادر میشود».
( 95 ) این «عقل» در آموزههای کلدانی، نزد پروکلوس همان اقنوم دوم یا صادر نخستین است (جایی که زیبایی نیز در آنجا سکنی دارد) که زاینده و صادرکننده اروس میباشد؛ او در ادامه میگوید: «او از عقل معقول صادر میشود و همه موجودات دومین را با همدیگر و هم با موجودات نخستین، پیوند میدهد و میآمیزد.
به هر روی، پروکلوس در شرح آلکیبیادس معنای اروس را وارد فضای تازهیی میکند؛ او از چگونگی فرو آمدن الوهیت، بسوی حیات بشری برای نجات و رهایی فرد سخن میگوید و از سنت نوافلاطونی متقدم دور میشود و به آگاپه مسیحی نزدیک میگردد؛ هرچند این قرابت مبتنی بر معنای افلاطونی و نوافلاطونی (متقدم) است، اما در عین حال بمعنای فاصله گرفتن از آن نیز میباشد."