چکیده:
یک دسته از منابع تاریخ خوشنویسی و نقاشی ایرانی دیباچههاییاند که بر مرقعات
نوشته شدهاند. این دسته از ما خذ به واسطه بیواسطه بودنشان از مستندترین منابع به شمار میآیند
از این رو در این مقاله سه مورد از آنها بررسی و متنشان منتشر میشود:
۱ دیباچه مرقع شاه تهماسب نوشتة قطبالدین محمد قصه خوان, بر اساس کهنترین نسخه این
مرقع که به تازگی شناسایی شده و به شماره ۶۰۲۲ در کتابخانه ملک تهران نگهداری میشود.
۲.متن چند دیباچه و نامه درباره اصحاب خط و نقاشی برگرفته از نامه نامی تالیف غیاثالدین
خواندمیر (۹۴۲ق).
۳ دیباچه مرقع شاهزاده سلیم نوشتة ابوالفضل بن مبارک علاّمی که در مکاتبات علاّمی متن
آن انقل شدهاست, تالیف سال1004 ق.
خلاصه ماشینی:
"در تصنیف مرقعی که جامع آن به مظهر رشد و رشاد استاد کمالالدین بهزاد نوشته 1 چون ارادت کارخانه ایجاد و تکوین و مشیت محرر نگارخانه آسمان و زمین که بر طبق کلمه و صورکمفاحسن صورکم نقش وجود غرایب نمود بنی نوع بشر در احسن صور بر صفحه امکان پرداخته قلم قدرتاوست و تصویر صورت تفضیل افراد انسان بر سایر مخلوقات ربانی به مقتضای و فضلناهم علی کثیر ممنخلقنا تحریر کرده انامل حکمت او منشور انا جعلناک خلیفة فی الارض را بر صحیفه حلکاری خورشیدبه خامه عطارد به نام همایون اتسام ما امضاء نموده و اوراق سپهر لاجوردی را جهت کتابت روزنامچهآثار فتح و نصرت ما با نشان نقره کوب کواکب و جدول شنجرف گون شفق منقش و مزین فرموده لایق آنو مناسب چنان مینماید که لوح ضمیر الهامپذیر همایون که مطرح اشعه انوار الهی و مظهر صورآثار خیرخواهی است بدین صورت مصور باشد که هر مهم از کرایم مهمات سرکار کامرانی و هر امر ازعظایم امور کارخانه جهانبانی به هنرمندی دانا و کاردانی فضیلت انتما که به طراحی ذهن باریکبینو رنگآمیزی طبع ظرافت آئین طرح ابداع انواع کفایت و نقش اختراع اصناف فراست بر تخت وجودظاهر تواند نمود و نقاب حجاب از چهره مطلوب و مقصود تواند گشود و مفوض و متعلق باشد بناء علیهذا درین ولا نادر العصر قدوة المصورین و اسوة المذهبین استاد کمالالدین بهزاد را که از قلم چهرهگشایش جان مانی خجل شده و از کلک صورت آرایش لوح ارتنگ منفعل گشته و پیوسته قلموار سر برخط فرمان واجب الاذعان نهاده و پرگار مثال پای در مرکز ملازمت آستان خلافت آشیان استوارکرده مشمول الطاف خسروانه و اعطاف پادشاهانه ساخته حکم فرمودیم که منصب استیفاء و کلانتریمردم کتابخانه همایون و کاتبان و نقاشان و مذهبان و جدولکشان و حلکاران و زرکوبان و لاجوردشویانو سایر جماعتی که به امور مذکوره منسوب باشند، در ممالک محروسه مفوض و متعلق بدو باشد سبیلامرای روشن ضمیر و وزرای بیشبه و نظیر و نواب درگاه عالم پناه و ایلچیان بارگاه سپهر انتباه ومباشران امور سلطانی و متصدیان مهام دیوانی عموما و اهالی کتابخانه همایون و جماعت مذکورهخصوصا آن که استاد مشار الیه را مستوفی و متعهد کلانتری دانسته کارهای کتابخانه را به استیفا و برآورداو رسانند و آنچه برآورد کند به مهر و ثبت او معتبر دانند و از سخن و صوابدید او که در باب ضبط و ربطامور کتابخانه همایون گوید عدول و تجاوز ننمایند و آنچه از لوازم امور مذکورست مخصوص بدو شناسندو مشارالیه نیز باید که صورت امانت و چهره دیانت بر لوح خاطر و صفحه ضمیر منیر مصور ومرتسم گردانیده به طریقه راستی در این امر شروع نماید و از میل و مداهنه مجتنب و محترز بوده ازجاده صدق و صواب انحراف و اجتناب نکند از جوانب برین جمله بروند و چون این حکم همایونبنقش توقیع وقیع اشرف اعلی منقش و مشرف و محلی گردد اعتماد نمایند."