چکیده:
رابطه بین اخلاق و حقوق امری مسلم و مورد تایید و تاکید فلاسفه و اندیشمندان اخلاقی و حقوقدانان است. از جمله مباحثی که به طور خاص می توان رابطه این دو را مورد کنکاش و بررسی قرار داد، اخلاق در فرایند دادرسی است.هرگاه بتوان معیارهایی عینی برای سنجش رعایت عدالت در یک دادرسی ارائه نمود، میتوان راجع به اجرای عدالت در مرحله رسیدگی اظهارنظر دقیقتری کرد. در نتیجه باید استانداردهای دادرسی عادلانه تعریف و از آنها در سنجش عادلانه بودن استانداردها استفاده شود. اصل قابل پیش بینی از اصول دادرسی منصفانه مدنی محسوب میشود و منظور پیش بینی ادعاها، ادله و استدلالات طرف دعوا و همچنین مواعد، فرصت ها، چالش ها و محدودیت ها در ارایه دلایل و موضوعات خود و امکان پیش بینی عملکرد دادرس حقوقی در ارزیابی و به چالش کشیدن ادله طرفین و موضوعات رسیدگی حقوقی است. با دقت در مقررات قانون آیین دادرسی مدنی ایران و سایر مقررات و مباحث قضایی فقه امامیه در رابطه با نقش قاضی و ادله اثبات دعوا می توان اصل قابل پیش بینی بودن را در مقررات دادرسی مدنی ایران به عنوان اصل دادرسی منصفانه مدنی به رسمیت شناخت. موضوعی که اساسا می تواند امری اخلاقی محسوب شده و ازمنظر اخلاقی نیز آن را تحلیل نمود. ارتباط اصل قابل پیش بینی با اصل تناظر، اصل تسلیط طرفین بردعوای مدنی، اصل منع تحصیل دلیل، اصل منع تلقین دلیل و اصل منع اطاله ناروای دادرسی مدنی، اصل رعایت حق استماع طرف دعوای مدنی در تعرض و تزاحم قرار میگیرد. در این محور بایستی محدوده دقیق و کم و کیف اجرای این اصل در پرتو سایر اصول دادرسی منضفانه مدنی به دقت و موشکافی تشریح وبررسی شود. ضمانت اجرای نقض اصل قابل پیش بینی بودن در آیین دادرسی مدنی بیاعتباری تصمیمات قضایی و امکان نقض پژوهشی یا فرجامی آرای ناقض این اصل دادرسی منصفانه مدنی می باشد.ضمن اینکه از منظر اخلاقی نیز میتوان این موضوع را بازشناسی کرد و صرفنظر از قواعد حقوقی ، اصول اخلاقی را نیز موءثر درتحلیل های حقوقی صرف در نظر گرفت روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
منظور از اصل قابل پیش بینی بودن در آیین دادرسی مدنی این است که طرفین دعوای مدنی بتوانند در سه مرحله: 1 -طرح دعوا و قبل از آغاز رسیدگی های مدنی،2- مرحله رسیدگی از آغاز تا ختم دادرسی و 3- مرحله صدور حکم و پس از آن در دادرسیهای پژوهشی و فرجامی بتوانند به صورت موردی و موضوعی پیشبینی نمایند که اولا نسبت به ادعاها و ادله و استدلالاتی که به نفع آنها میباشد در مواعد قانونی آگاهی یافته، از امکانات و سلاحهای دادرسی بهرهمند شده، بتوانند پاسخ و عملکرد طرف مقابل و نحوه اقدام و عملکرد قاضی رسیدگی کننده را پیش بینی نمایند و ثانیا نسبت به ادعاها و ادله و استدلالاتی که طرف مقابل بر علیه آنها اقامه نموده است چه دفاعیات متقابل وپاسخها وادله ای را بصورت موضوعی در مواعد مشخص و باکم و کیف تعیین شده در قانون میتوانند به دادگاه ارائه نمایند وپیشبینی نمایند که دادرس حقوقی در جریان محاکمه چه اقداماتی میتواند به عمل آورد و حقوق و تکالیف اصحاب دعوا در مقابل این اقدامات دقیقا چیست؟ در این راستا پرداختن این اصل به بررسی، مطالعه و نقد مقررات آیین دادرسی مدنی از دو محور بسیار مهم است: یکی کم وکیف ادله و دلایل در دعوای مدنی و حقوق و تکالیف اصحاب دعوا در قبال آنها و نحوه عملکرد قاضی حقوقی در روند محاکمه، و دیگری ارتباط تنگاتنگ اصل قابل پیش بینی بودن، به عنوان یکی از اصول هم عرض با سایر اصول دادرسی منصفانه مدنی.