چکیده:
پیدایش دانشگاه ها با هدف کسب دانش و دستیابی به حقایق هستی، منشاء بروز تحولات بسیاری در جوامع انسانی بوده است. آموزش عالی با تخصصی شدن و تربیت نخبگان جامعه در شاخه های مختلف دانش بشری همراه بوده است. و همچنین رقابت پذیری در اقتصاد جهانی به توانمندی های تکنولوژیکی و نوآوری وابسته است. این امر شامل توانایی توسعة محصولات جدید و دسترسی به بازارهای جدید، بکارگیری تکنولوژی جدید، اعمال بهترین الگوهای مدیریتی در بنگاه ها و توسعة سطوح مهارتی در طیف وسیعی از نیروی کار می باشد. دانشگاه ها قادرند در تمامی این موارد نقش مهمی ایفا نمایند. در نتیجه افزایش ظرفیت تحقیقات و تکنولوژی کشور برای تبدیل دستاوردهای علمی و یافته های فناورانه به موفقیت های صنعتی و تجاری به نقش پژوهشی و اشتغال زایی دانشگاه ها وابسته میباشد. لذا رویکرد حاکم بر فعالیت های آموزشی و پژوهشی و مشاورهای، رویکردی نیازگرا در تعامل با سازمان های بیرونی دانشگاه می باشد. از طرفی با گسترش دانشگاه ها نه تنها نیروی انسانی مورد نیاز جامعه تربیت شده اند، بلکه زیر ساخت های فکری و فرهنگی جامعه برای برخورداری از روش ها و فنّاوری های نو نیز فراهم شده است. از این نظر، آموزش عالی را می توان موثرترین روش سرمایه گذاری در منابع انسانی دانست که با آموزش، دانشافزایی و ارتقای نگرش و مهارت ها، زمینه های فرهنگی اجتماعی و اقتصادی لازم را برای اشتغالزایی و توسعه ملی فراهم می سازد.
خلاصه ماشینی:
از اين نظر، آموزش عالي را ميتوان موثرترين روش سرمايه گذاري در منابع انساني دانست که با آموزش ، دانش افزايي و ارتقاي نگرش و مهارت ها، زمينه هاي فرهنگي ـ اجتماعي و اقتصادي لازم را براي اشتغالزايي و توسعه ملي فراهم ميسازد.
واژه هايکليدي : آموزش عالي، اشتغالزايي، پژوهش ٢ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره ششم ، زمستان ١٣٩٦ * * * * * پيشينه نظري: اشتغال : استخدام و مشغول بودن به کار، شامل مزدبگيران و افرادي که براي خود کار مي کنند (صابر، (1381 کار آفريني: کارآفريني فرايند نو آوري و ايجاد اشتغال و پروژه اي اقتصادي جديد از طريق چهر بعد اصلي فردي، سازماني، محيطي و فرايندي است که از شبکه هاي مشارکت در دولت ، موسسات آموزش عالي و آموزش و پرورش و نهادها کمک ميگيرد.
امروزه آموزش عالي معرف نوع مهمي از سرمايه گذاري در منابع انساني است که با فراهم کردن و ارتقاء بخشيدن دانش ، مهارت ها و نگرش هاي مورد نياز کارکنان فني و مديريتي و نيروي کار آينده به توسعه اقتصادي کمک ميکند؛ وضعيت کنوني اشتغال و آموزش در کشور نظام آموزش عالي کشور، کارآفرين تربيت نميکند، فارغ التحصيلان فاقد مهارتهاي مورد نياز هستند و صرفا کارجوياني هستند که ميتوانند شکافهاي شغلي بسيار تعريف شده و ساختمند را پرکنند.
(فرجادي، ١٣٨٣: ٦٢-٥٥) به نظر وي در ايران با وجود افزايش ميزان بيکاري تحصيل کردههاي دانشگاهي به ويژه در رشته هاي علوم انساني- اجتماعي عطش ادامه تحصيل در آموزش عالي نه تنها علائمي از کاهش را نشان نميدهد، بلکه به طور مداوم در حال افزايش است .