چکیده:
در علم کلام انسانشناسی از جایگاه بالایی برخوردار است و مباحث مهمی مانند «تکلیف»، «کیفیّت معاد»، «ثواب و عقاب»، و «وعد و وعید» بر شناخت حقیقت انسان مبتنی هستند. در مورد حقیقت انسان در میان متکلمان مسلمان دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. دیدگاه غالب در میان متکلمان معتزلی تلقی مادهانگارانه از انسان است. از نظرآنها انسان همین پیکر مشاهَد است. در مقابل این نظریه، متکلمانی از امامیه مانند هشام بن حکم، شیخ صدوق و شیخ مفید با استناد به برخی از آیات و روایتها دوگانهانگار بوده و انسان را مرکب از روح و بدن میدانند. شیخ مفید بهرغم اتفاقنظر با شیخ صدوق در ترکیب انسان از روح و بدن، به برخی دیدگاههایی که شیخ صدوق برای روح قائل است، بهشدت انتقاد دارد. در این مقاله کوشیدهایم استحکام ادله هرکدام از این دو دیدگاه انسانشناختی و میزان سازگاری هرکدام با موازین عقلی و نقلی را نشان دهیم. برای رسیدن به این هدف پس از گزارش دیدگاه صدوق، انتقادات مفید به دیدگاه او با توجه به ادله نقلی و عقلی بررسی و نقد شده و نشان دادهایم که در بیشتر موارد نظر شیخ صدوق از شواهد قویتری برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
او برای تأیید مدعای خویش به حدیث نبوی «إن أول ما أبدع الله سبحانه وتعالی هی النفوس المقدسة المطهرة، فأنطقها بتوحیده، ثم خلق بعد ذلک سائر خلقه؛ نفوس مقدسه و مطهره اولین چیزهایی بودند که خداوند متعال آنها را آفرید و به توحید خودش گویا ساخت و سپس سایر مخلوقات را آفرید» استناد میکند (صدوق، 1414: 47)، ولی به نظر میرسد دلیل صدوق مدعای او را اثبات نمیکند، زیرا اخص از مدعاست؛ چون مراد از نفوس مقدس و مطهر که گویای به توحید شدهاند، نفوس پیامبر و اهل بیت او هستند و شاهد آن روایتی است که صدوق از امام رضا7 نقل کرده است.
شاید تصور شود که در بحث مورد نظر مراد شیخ صدوق از ارواح همان ارواح مقدسه است، نه ارواح همه انسانها، ولی این تصور درست نیست؛ زیرا او در ادامه، احکامی را برای ارواح برمیشمارد که برخی از آنها در مورد ارواح مقدسه صادق نیست؛ برای نمونه معتقد است پس ارواح بعد از مفارقت از بدن باقیاند و برخی در عذاب و برخی در نعمتاند (همو، 1414: 47) و روشن است که نفوس مقدسه عذاب ندارند، ولی احتمال دیگر و البته ضعیفتر آن است که مراد از ارواح در حدیث نبوی ارواح همه انسانها باشند، زیرا ارواح از عالم ملکوت هستند و عالم ملکوت عالمی مقدس و مطهر است و ارواح پیش از هبوط به زمین و تعلق به بدنها در آنجا سکونت داشتهاند.
به نظر میرسد انتقاد مفید پذیرفتنی نباشد، زیرا به فرض که خبر مورد استناد صدوق واحد باشد، ولی محتوای آن با برخی از آیات قرآن سازگار است که دال بر جاودانگی ارواح پس از مفارقت از بدن است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.