چکیده:
جهان جهانی شده امروزه نیاز هر چه بیشتر به مدارای فرهنگی میان ملتها و فرهنگهای گوناگون
را برجسته تر ساخته است. یکی از مدلهای نوین برای تحقق بخشیدن به این آرمان، مدلی است که
توانمندی فرهنگی افراد را متاثر از برخورداری نوع خاصی از هوش میداند با عنوان هوش فرهنگی.
هوش فرهنگی مفهومی نسبتا جدید در دانش اجتماعی است، هوش فرهنگی عبارت است از قابلیت
شناخت و عکس العمل مناسب در برابر فرهنگ های متفاوت. به واقع هوش فرهنگی یک تواناییست و از
این رو می توان آن را به افراد یاد داد و به اصطلاح آن ها را در این زمینه توانمند ساخت. بی تردید
توانمندسازی افراد در این زمینه در سنین کمتر نتیجه بهتری در پی خواهد داشت و احتمال توفیق
بیشتری را می توان برای آن در نظر گرفت. در اینجا این سوال مطرح می شود که آیا اسلام به عنوان یک
دین مترقی به این مساله توجه داشته است؟ با مراجعه به منابع دینی می توان دید که چنین توجه و
تاکیدی به مقوله هوش فرهنگی سابقه قابل توجهی در سنت دینی دارد، از این رو برگرفتن مولفه های
هوش فرهنگی و الگوبرداری از سیره و سخن پیشوایان دینی برای این مقصود، می تواند نقشه راهی برای
تعامل بیشتر میان فرهنگ های گوناگون ترسیم کند، الگویی که غالبا مورد غفلت واقع شده و توجه کافی
به آن مبذول نشده است.
خلاصه ماشینی:
"اینکه فرد یا گروه اجتماعی در برخورد با افراد یا گروههایی از سایر فرهنگها چه نوع کنش یا واکنشی از خود نشان میدهد مربوط به بعد رفتاری هوش فرهنگی است، هوش فرهنگی رفتاری در برگیرندهی توانایی به نمایش گذاردن رفتارهای زبانی و غیر زبانی مناسب به هنگام تعامل با افرادی است که پس زمینههای گوناگون فرهنگی دارند (Ang و دیگران، 2004).
در جهان البته برخی تحقیقات عملی نیز به انجام رسیده است برای مثال ییچونلین (2012) و همکارانش در تحقیقی با عنوان تاثیر هوش فرهنگی و عاطفی در سازگاری بینفرهنگی به مطالعهی شمار فراوانی از دانشجویان خارجی پرداختند که در کشور چین و تایوان مشغول به تحصیل بودند و در نهایت با کنترل سایر متغیرها به این نتیجه رسیدند که هوش فرهنگی تاثیر بسزایی در سرعت سازگاری افراد با فرهنگ دیگر دارد.
در این عرصه تحقیقاتی دیگر نیز به انجام رسیده است، برای مثال ون داین و سونگ (2005) در پژوهشی که در بین دانشجویان مدیریت بازرگانی به انجام رساندند، رابطه بین ویژگیهای شخصیت افراد و چهار مولفه هوش فرهنگی را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که وجدان گرایی با بعد فراشناختی، ثبات عاطفی با جنبه رفتاری، برونگرایی با بعد شناختی، انگیزشی و رفتاری و دست آخر اینکه گشودگی در کسب تجربه یکی از مهم ترین ویژگیهای شخصیتی است که با هر چهار بعد هوشفرهنگی ارتباط مثبت ومعنی داری دارد."