چکیده:
انقلاب اسلامی در ایران از حوادث اعجابانگیز نیمه دوم قرن بیستم بهشمار میرود، بهگونهای که برخی آن را جزء انقلابهای بزرگ بهشمار میآورند. ایران با رویهای انقلابی در سیاست خارجی توانسته تاثیر زیادی بر کشورها، رهبران سیاسی و مذهبی، جنبشها و رویدادها داشته باشد. مسلمانان یمن و بهخصوص حوثیهای این کشور، تاثیری غیرمستقیم (خودجوش و بدون دخالت ایران) از انقلاب اسلامی گرفتهاند. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بررسی نظریه پخش و مولفههای مختلف آن، نشان داده شود که انقلاب اسلامی چه تاثیری بر حوثیهای یمن داشته؟ میزان و شکل آن چگونه است؟ فرضیه اصلی ما این است که انقلاب اسلامی در ایران بر حوثیهای یمن بهخصوص در زمینه سیاسی، فکری، روشی و فرهنگی تاثیرگذار بوده است و حسین بدرالدین حوثی بهعنوان فردی صاحب نفوذ در یمن، امام خمینی+ را شخصیتی ممتاز در عصر معاصر برمیشمارد. این مقاله با روش کتابخانهای و اسنادی و شیوه توصیفی- تحلیلی به بازتاب انقلاب اسلامی در یمن میپردازد.
Islamic Revolution of Iran is regarded as one wonderful happening of second half of the twentieth century so that some have known it as parts of big revolutions. IRI, taking a revolutionary manner in foreign affairs, influenced countries, political and religious leaders, movements and happenings considerably. Yemenite people, particularly the Houthis, have been influenced indirectly by IR. In the paper, it has been intended to study the theory of diffusion and its components and to show the effect of IR on the Houthis. The question of the paper centers on IR effect, its extension and the way in which it happened. It is hypothesized that IR has influenced Yemeni Houthis in such fields as politics, ideology, method and culture and the Yemeni Houthi Hosein Badr al-Din, an influential figure in Yemen, has viewed Imam Khomeini as a contemporary distinguished leader. The paper has used analytical-descriptive method.
خلاصه ماشینی:
(ملکوتیان، 1390: 25) براساس تحقیقی که درباره شعارهای قبل و بعد از انقلاب اسلامی صورت گرفته است، نکاتی را میتوان از آن استخراج کرد که برای مقصد پخش که یمن هست، نیز شاهد بود که برخی از شعارهای اساسی الحوثیها میتواند باشد.
امام با توجه به اینکه حوزه علمیه (بهعنوان نهادی فرهنگی ـ دینی) ظرفیت زیادی برای نقشآفرینی در کشورهای مسلمان دارد، میفرمایند: راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد؛ که متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملتهای اسلامی مرز بین «اسلام آمریکایی» و «اسلام ناب محمدی» و اسلام پابرهنگان و محرومان، و اسلام مقدسنماهای متحجر و سرمایهداران خدانشناس و مرفهین بیدرد، کاملا مشخص نشده است و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین، دو فکر متضاد و رودررو وجود داشته باشد از واجبات سیاسی بسیار مهمی است، که اگر این کار توسط حوزههای علمیه صورت پذیرفته بود، به احتمال بسیار زیاد سید عزیز ما، (عارف حسین)، در میان ما بود.
عوامل پذیرا و متجانس با انقلاب اسلامی در یمن را میتوان به جمعیت 12 میلیونی شیعه و زیدی در یمن، روحیه مبارزهطلبی حوثیها، شعارهای ضداستکباری اسرائیلی و آمریکایی الحوثیها، توجه الحوثیها به سبک مبارزاتی حزبالله لبنان، قرابت شافعیها به زیدیها به نسبت سلفیهای تکفیری در یمن، گرایشات انقلابی در عموم مردم یمن، تأکید بر سیاستهای ملی بین نخبگان ملی، همگرایی گروههای مسلمان، حمله عربستان به یمن و تقویت اتفاق ملی، کمکهای دارویی ایران به یمن و طرد استعمار اشاره کرد.